باغ امینالسلطان یا اتحادیه بزرگترین باغ باقیمانده از لالهزار تاریخی است که از هجوم لوازم برقی فروشان در امان مانده و هنوز به برج و پاساژ و بارانداز بدل نشده است. اما گویا این مقاومت چند دهساله برای ماندگاری در حال شکستن است چرا که نام این خانه در نوبت خروج از فهرست میراث فرهنگی جای گرفته است.
- عمارت اصلی باغ اتحادیه
همزمان با اجرایی شدن بحث خروج آثار از فهرست میراث ملی، خانه – باغ امینالسلطان یا اتحادیه که سالهاست از موج توسعه و گسترش اماکن تجاری جان به در برده؛ میرود جای خود را پاساژهای نوظهور منطقه لالهزار بدهد. این روزها نام این خانه در نوبت خروج از فهرست میراث فرهنگی جای گرفته است و حکایت آثار خارج شده از ثبت هم روایتی است بس روشن….
- باغ امینالسلطان یادگار لالهزاری که شانزلیزه نشد
وقتی ناصر الدین شاه قاجار (۱۳۱۳.۱۲۶۴ه. ق) به هوای احداث شانزه لیزه در تهران، از میانه باغ بزرگ لالهزار، خیابانی را عبور داد و شاخ و برگ درختانش را هیزم اجاقها ساخت، زمینهای اطراف رو به ترقی گذاشت و خریداران بسیاری میان اشراف پیدا کرد. آن چنان که از اسناد مربوط به دهه ۱۳۰۰ه. ق برمیآید، اراضی باغ لالهزار بر حسب نقاط آن از ذرعی (ذرع= ۴.۱ متر) یک تومان تا شش و هفت ریال به فروش میرسید و باغ به سرعت در حال تبدیل به محلهای تجاری، متجدد و «شیک» بود.
همان ایام که باغ لالهزار قطعه قطعه کردند، یکی از آن قطعههای خوش آب و رنگ به میرزا ابراهیم خان امین السلطان پدر علی اصغر خان اتابک امین السلطان رسید. ابراهیم خان، قهوهچی باشی ناصرالدین شاه بود و به قول یکی از مورخان معاصر در همراهی با امینه اقدس، زن پرنفوذ شاه «از بام تا شام تنقل به تنور شکم ناصرالدین شاه میریخت» از همین جا بود که پرکشیده شد و پسرش عنوان صدراعظمی پیدا کرد؛ هم در دوره ناصری، هم در دوره مظفری و هم در دوره مشروطیت!
پدر که مرد، املاک لالهزار به پسر رسید و او نیز با خرید چند قطعه بر بزرگی آن افزود. املاک پدر در جنوب کوچه باربد و تقریبا در همسایگی گراند هتل جای داشت که حالا کوچکترین اثری از آن نیست؛ و املاکی که پسر اضافه کرد در شمال کوچه باربد بود.
این املاک در دورههای بعد به وسیله ورثه امین السلطان تفکیک و فروخته شدند. حالا یک گوشه از آن باغ و عمارتهای فرنگی سازش را پاساژ کردهاند، گوشهای دیگر پارکینگ شده و بخشی هم مرده ریگ سینماهای لالهزار را در خود جای داده است: سینما جهان، سینما شهرزاد و…
اما عجب است که در این میان، ۹۰۰۰ متر از باغ بزرگ امین السلطان باقی مانده و خود را به بازار و بازاریان نفروخته است. ورودی اصلی این باغ که سردرش بینهایت شکوهمند و چشم نواز است، یک کوچه بالاتر از کوچه باربد در بنبست اتحادیه قرار دارد و درب دیگر خانه در کوچهای باز میشود که راه به خیابان فردوسی میبرد.
این باغ در سال ۱۲۹۵ خورشیدی و چند سال پس از آن که امین السلطان بدست «عباس آقا صراف آذربایجانی عضو انجمن نمره ۴۱ فدائیان ملت» به قتل رسید، از سوی ورثه او به حاج رحیم اتحادیه فروخته شد.
حاج رحیم از صرافان معروف تبریز بود که به تهران آمد. او به همراهی چند صراف دیگر شرکت اتحادیه را بنیان نهاد و در تهران املاک زیادی را خرید که از جمله آنها بخشی از خانه مجلل امین السلطان بود. زمینهای دانشگاه تهران نیز برای او بود و از قرار متری پنج ریال به دولت فروخته شد.
- دائی جان ناپلئون، باغ اتحادیه را ماندگار کرد
حاجی رحیم اتحادیه در سال ۱۳۱۳ خورشیدی فوت کرد؛ در حالی که پیشتر باغ لاله زار را که به نام او باغ اتحادیه خوانده میشد، به صورت سی سهم بین فرزندانش تقسیم کرد.
آنها عمارتهایی در باغ ساختند و یکی دوتایشان تا همین اواخر در آنجا ماندند. اما به تدریج و با پیشروی بازار در لالهزار، باغ اتحادیه از رونق افتاد و یکی از عمارتهایش که به حزب توده اجاره داده شده بود، در وقایع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به آتش کشیده شد.
اما مقدر بود که این خانه از میان انبوه خانههای قدیمی تهران، شهرتی برای خود دست و پا کند. در سالهای آغازین دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، ناصر تقوایی کارگردان نام آشنای سینمای ایران سرگرم ساختن سریالی بر اساس رمان دایی جان ناپلئون، نوشته ایرج پزشکزاد بود. او به دنبال لوکیشنی میگشت که مناسب فیلمبرداری سریال باشد.
مدیر تولید سریال، باغ و خانه اتحادیه را به او معرفی کرد. تقوایی پسندید و حدود سه ماه صرف مرمت عمارتهای باغ شد. بیرونی، اندرونی، خانه اربابی، حوضخانه و دیگر بخشهای خانه هر کدام جایگاه بخشی از نقش آفرینیها شدند و مرده ریگ امین السلطان و ملک ورثه اتحادیه را برای همیشه پشت قباله دایی جان ناپلئون انداختند.
از آن پس تا سال ۱۳۸۳ این خانه در سکوت و تنهایی فرورفت تا این که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، آن را در فهرست آثار ملی قرار داد و مذاکره با خانواده اتحادیه برای خرید خانه را آغاز کرد. اما در میانه راه بودجه سازمان ته کشید و این خانه به حال خود رها شد.
- خروج از ثبت با کدام هدف؟
ارزش ریالی زمینی ۹ هزار متر مربعی در قلب منطقه تجاری پایتخت چقدر است؟ یک فضای ۹ متر مربعی قابلیت تبدیل شدن به چند واحد تجاری و یا چند پاساژ را دارد؟ گردش مالی قطعه زمینی ۹ هزار متر مربعی چنانکه کاربری تجاری بگیرد، در محدوده بازار امروزی تهران چقدر است؟ چند ده و یا حتی چندصد بساز و بفروش پایتخت، بدون هیچ دغدغه و ارغی به میراث فرهنگی این کشور، مستعد و آماده تخریب بنایی تاریخی و احداث سازهای نو بر ویرانههای آن هستند؟
این سوالات و دهها سوال دیگر، نگرانیها را برای خروج باغ اتحادیه از فهرست میراث ملی بیشتر میکند. شاید تنها خبری که پس از خروج این اثر از فهرست ملی از آن شنیده شود، خبر ساخت برج و پاساژی بر ویرانههای آن باشد.