قیلوله پادشاه نشست چهل و یکم | محله چالِ میدان (بخش نخست) مرگ صاحبقران نشست چهلم | ترور ناصرالدین شاه نشست سی و نهم | بقعه سر قبر آقا سینما صنعتی نشست سی و چهارم | بقاع متبرکه شهر تهران نشست سی و سوم | تئاتر شهر و عناصر پیرامونی نشست سی و دوم | سبزه میدان نشست سی و یکم | شرقِ خیابان ناصر خسرو نشست سیام | امیر کبیر نشست بیست و نهم | کاخ گلستان نشست بیست و هشتم | محله ارگ نشست بیست و یکم | بر فراز دارالخلافه نشست بیستم | تماشاخانههای لالهزار نشست نوزدهم | تماشاخانههای لالهزار نشست هجدهم | سرگذشت تهران نشست هفدهم | سرگذشت تهران عمارت معینالتجار بوشهری نشست شانزدهم | سینما و سینماداری در لالهزار نشست پانزدهم | سینما و سینماداری در لالهزار سینما پالاس نشست چهاردهم | سینما و سینماداری در لالهزار نشست سیزدهم | سینما و سینماداری در لالهزار نشست دوازدهم | دروازههای تهران نشست یازدهم | کوچه برلن نشست دهم | تکیه دولت نشست نهم | میدان توپخانه نشست هشتم | خانه اتحادیه نشست هفتم | میدان توپخانه نشست ششم | کوچه اتابک آخرین گفتگو نشست پنجم | میدان توپخانه نشست چهارم | کوچه دندانساز نشست سوم | باغ علاءالدوله نشست دوم | کوچه پشت شهرداری نشست اول | باغ لالهزار اتحادیه مستاجران هفتهنامه اتحاد مردم رستوران آقارضا سهیلا آرداشس پادماگریان (اردشیر خان) اصغر تفکری گامهای نخست برای احیاء لالهزار برداشته شده است. نگاه به لالهزار در واقع نگاهی به تهران است حفاظت از لالهزار، یک مطالبه اجتماعی است سینما ونوس (سارا) سینما روایال (نادر) تئاتر گیتی تئاتر فردوسی سینما رکس (لاله)
آتشسوزی انبار لوستر و تجهیزات روشنایی در خیابان لالهزار با تلاش آتشنشانان مهار و خاموش شد.
رویداد فرهنگی هنریای که امسال توسط سازمان زیباسازی در خانه تهران، کوچه اتحادیه خیابان لالهزار جنوبی برگزار شد (و اجرای آن تا آخر همین هفته هم ظاهرا تمدید شده است)، رویدادی واقعا تهرانی بود.
اگر لالهزار را متناظر مدرنِ بازار قلمداد کردیم، ناظر به وجه مدنی و اجتماعی بازار است نه کسبوکار رایج آن. بازار کاملتر و مهمتر از این کاربری تکساحتی است. این ویژگی است که آن را تبدیل به «عرصه» شهری میکند.
لالهزار دوستداشتنی دیگر آن نقش تاریخی زیست شبانه را ندارد؛ هم زمانه عوض شده و هم سلیقههای مردم. حالا لالهزار به خصوص در بخش جنوبی آنکه به میدان امام خمینی، توپخانه سابق، میرسد، مرکز و محل کسب و کار صنف الکتریک است. هم فروشگاههایشان آنجاست و هم انبارها. هم جنس را عرضه و معامله میکنند و هم درجا به موتوری و وانت تحویل میدهند تا ببرد.
زمان زیادی را در انتظار این گفتوگو بودم. امروز (یکم اسفند ماه هزار و سیصد و نودوهشت) من در مقابل محمد بهرامیِ نود و چهارساله نشستهام. در مقابلِ سَروی سایه گُستَران. از شما سپاسگزارم و برای شما آرزوی سلامتی دارم.
مدتهای مدیدی است که این خیابان که صد سال پیش اولین خیابان مدرن و شیک تهران بود و انواع شهروندانِ بافرهنگ و پیرو مُد روز ساکن تهران هر روز به آن سر میزدند، مورد غضب و بیمهری قرار گرفته است. معلوم نیست چرا برخی افراد هنوز به آن بدبیناند؟
برای مطالعه آنچه بر سر لالهزار آمده، باید به نظرات جامعهشناسی شهری نگاهی بیندازیم. لوفلور اولینبار مساله حق به شهر را برای شهروندان تعریف کرد، از نظر او، شهرهای امروزی منعکسکننده روابط سرمایهداری و نظام قدرتند و فضاهای شهری اساسا به خاطر ارزشهای مبادلهایشان اهمیت مییابند.
محمد بهرامی طراح، گرافیست، نگارگر و از پایهگذاران گرافیک نوین ایران امروز دوشنبه ٢۵ اردیبهشت ماه در ٩٧ سالگی درگذشت.
شرکت علمیه فرهنگ روز نخست دیماه ۱۲۸۸، یعنی یکسال پس از سقوط محمدعلیشاه در مطبعه فاروس برنامه خود را عملی میکند. دو روز بعد، گزارشی از برنامه در روزنامه ایران نو منتشر میشود. ترکیب برنامه جالب توجه است. همه چیز با سرود ملی آغاز میشود.
نشست فضا و حافظه جمعی (مطالعه موردی: خانه اتحادیه)، همراه بزرگداشت منصوره اتحادیه (نظام مافی) با حمایت گروه گردشگری پرسههای شهری، خانه اندیشمندان علوم انسانی، انجمن جامعهشناسی ایران، نشر تاریخ ایران و تعدادی از نهادهای فرهنگی و مردم نهاد در تاریخ 11 اسفند 1401 در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
داستانهای لالهزاری | قسمت سوم | اسفنديار و زيگفريد در سلمانی