• امروز : جمعه - ۲۷ مهر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 18 October - 2024
::: 309:: 0

مطالب ویژه

در سراشیبی سقوط زندگی در هیاهو، مرگ در سکوت عمارت پیرنیا (مشیرالدوله) احمد دهقان سینما صنعتی نشست نوزدهم | تماشاخانه‌های لاله‌زار عمارت معین‌التجار بوشهری نشست شانزدهم | سینما و سینماداری در لاله‌زار نشست پانزدهم | سینما و سینماداری در لاله‌زار سینما پالاس نشست چهاردهم | سینما و سینماداری در لاله‌زار نشست سیزدهم | سینما و سینماداری در لاله‌زار نشست یازدهم | کوچه برلن نشست هشتم | خانه اتحادیه نشست ششم | کوچه اتابک آخرین گفتگو نشست چهارم | کوچه دندانساز نشست سوم | باغ علاءالدوله نشست دوم | کوچه پشت شهرداری نشست اول | باغ لاله‌زار اتحادیه مستاجران هفته‌نامه اتحاد مردم رستوران آقارضا سهیلا آرداشس پادماگریان (اردشیر خان) اصغر تفکری گام‌های نخست برای احیاء لاله‌زار برداشته شده است. نگاه به لاله‌زار در واقع نگاهی به تهران است حفاظت از لاله‌زار، یک مطالبه اجتماعی است سینما ونوس (سارا) سینما روایال (نادر) تئاتر گیتی تئاتر فردوسی سینما رکس (لاله) تئاتر پارس سینما اطلس تماشاخانه هنر معین‌التجار بوشهری خانه‌ باغ اتحادیه تئاتر فرهنگ چالش‌های بیناگفتمانی در  لاله‌زار لاله‌زار از فردا راه اندازی خانه اتحادیه، آغازی برای احیای لاله‌زار فرهنگی سینما البرز جامعه باربد آتلیه سروریان دروازه لاله‌زار تئاتر کشور تئاتر دهقان تماشاخانه تهران (تئاتر نصر) چهارراه کنت

2
درنگی بر قتل میرزا علی اصغرخان اتابک در هشتم شهریور ۱۲۸۶:

در سراشیبی سقوط

  • کد خبر : 5380
  • ۱۰ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۷
در سراشیبی سقوط
واقعیت ماجرا آن است که در ضلع سه‌گانه مجلس، دولت و دربار، گروه قدرتمندی حضور داشتند که تمایلی به ایجاد وفاق و تفاهم نداشتند و هر یک تلاش می‌کرد با ائتلاف با گروه رقیب، دیگری را حذف کند.

دفترهای تهران | لاله زار | مرتضی رحیم نواز | Morteza Rahimnavaz |میرزا علی‌اصغرخان اتابک، شخصیت برجسته و شناخته شده‌ای در تاریخ معاصر ایران است. او تجربه صدارت سه پادشاه قاجاریه را در کارنامه دارد و علاوه بر آن در بسیاری از مناسبات سیاسی و اجتماعی ایران عصر قاجاریه از پیشامشروطه تا پسامشروطه رد پای او را می‌توان جستجو کرد. او شخصیتی است که در نظام سیاسی ناپایدار عصر ناصری توانست همواره بر مسند امور قرار بگیرد و سرنوشت تلخ پیشینیان خویش را تجربه نکند. در اوج ماندن، آن هم در ساختاری که جان و مال هر کس، بدون در نظر گرفتن خدمات و ارزش‌های فردی و اجتماعی او، به نظریات شخصی و بی‌منظق پادشاهی مستبد و دمدمی مزاج وابسته بود، نیازمند هوشمندی‌ای بود که اتابک به حد کافی از آن برخوردار بود. آنچنان که در عمر خود صدارت و وزارت سه پادشاه را تجربه کرد و در نهایت هم نه به فرمان ملوکانه، بلکه به دسیسه دشمنان پنهان و آشکار جان بر قمار قدرت گذاشت.

مرگ او نیز نشان از قدرت و دامنه نفوذ اتابک دارد. چراکه به شرحی که خواهد آمد مشاهده می‌کنیم که گروه‌های بسیاری در انتظار چنین رخدادی بودند تا از سایه اتابک خارج شده و آزادانه به میدان عمل وارد شوند.

نقش او در بسیاری از رویدادهای تاریخی هم‌عصرش درهاله‌ای از ابهام است. در ماجرای ترور ناصرالدین شاه، همواره در مظان اتهام بوده است. چنانچه پرده‌گردانی او در در شورش‌ها و اعتراضات سال ۱۲۸۴ و ۱۲۸۵ که به سقوط دولت عین الدوله و استقرار نظام مشروطه انجامید. بر کسی پوشیده نیست.

بررسی زندگی و عملکرد اتابک اعظم و نقش او در وقایع عهد ناصری و مظفری و تاثیرش در شکل‌گیری و همچنین سقوط مشروطه اول، فرصت مناسب دیگری را طلب می‌کند که امیدواریم به زودی فراهم شود. در این مختصر تنها به شرح رویدادهای مربوط به ترور او خواهیم پرداخت و تلاش می‌کنیم تا با واکاوی جریانات غالب سیاسی و اجتماعی انگیزه عاملان این اقدام را شناخته و تاثیرات این عمل را در تاریخ ایران بررسی نمائیم.

قتل اتابک در هشتم شهریور ۱۲۸۶، پایان تلخ زندگی فردی است که در تمام فراز و نشیب‌های سیاسی و اجتماعی عصر خود به خوبی توانست موقعیت خود را حفظ کند و با شناخت دقیق از نیروهای درگیر در هر ماجرا، حضور موثر خود را با حمایت یاعدم حمایت از جریانی بر وقایع و رویدادها تحمیل سازد.


دفترهای تهران | جمع خوانی درباره تهران | علی اصغرخان اتابک | امین السلطان |


در جریان هر ترور سیاسی، باید به دنبال منافعی بود که در صورت مرگ سوژه، گروهی از آن منتفع می‌شوند. شناخت دسته‌بندی‌های سیاسی و تعارض منافع آن‌ها با یکدیگر، می‌تواند به شناسایی عوامل و حتی عامل ترور کمک کند.

با مرگ اتابک در وهله نخست منافع مشروطه‌خواهان رادیکال تامین می‌شد. شخص محمدعلی شاه نیز از مرگ صدراعظم قدرتمندی که بر خلاف توافق و تصور مشروطه‌خواه شده بود، خرسند بود. از سوی دیگر مخالفان جبهه آقا سید عبدالله بهبهانی، که از هم پیمانان اتابک به شمار می‌آمد نیز می‌توانستد از خلاء نبودن مرد قدرتمندی چون اتابک بهره‌مند شده و موجب تضعیف طیف اعتدالیون شوند. چنانچه در ماجرای ترور سید عبدالله بهبهانی نیز انگشت اتهام به حزب عامیون و در راس آن‌ها سید حسن تقی‌زاده و حیدرعمو اوغلی نشانه رفت. همان‌هایی که در ماجرای ترور اتابک نیز مورد اتهام قرار گرفتند و مسبب برنامه‌ریزی و تدارک نقشه ترور شناخته شدند. بسیاری بر این باورند که حیدر عمو اوغلی در ترغیب و آموزش عباس صراف برای قتل اتابک و تجهیز و آموزش تیم ترور در قتل سید عبدالله بهبهانی نقش محوری داشت و به عنوان بازوی اجرایی حزب عامیون، افکار سیدحسن تقی‌زاده را در میدان عمل، به اجرا در می‌آورد. او را همچنین عامل قتل عباس صراف و صحنه‌سازی خودکشی او، پس از ترور اتابک دانسته‌اند. البته حیدرخان در خاطرات خود مسئولیت برنامه‌ریزی ترور را بر عهده گرفته است و اتخاذ چنین تصمیمی را به شورای مخفی عامیون تهران نسبت داده است.

در ماجرای قتل اتابک، افراد دیگری نیز ذینفع بودند و از مرگ صدراعظم پرسابقه قاجاریه منتفع می‌شدند. از آن جمله می‌توان به انجمن مخفی آذربایجان، جامعه آدمیت، جواد سعدالدوله، محمدولی‌خان تنکابنی (سپهدار اعظم)، عبدالحسین میرزا فرمانفرما و احمد علاءالدوله اشاره نمود.

به ترتیبی که بیان شد، مجموعه‌ای از نیروهای سیاسی از هر دو طیف سلطنت‌طلب و مشروطه‌خواه و از هر دو گرایش رادیکال و محافظه‌کار در مرگ اتابک منافع داشته و به همان نسبت در قتل او متهم هستند. اینکه چه کسی عامل قتل اتابک بوده به اندازه چرایی این واقعه اهمیت ندارد.

به راستی اهمیت حذف اتابک در چیست و حضور او چه منافعی را تهدید می‌کرد و چه محدودیت‌هایی را برای گروه‌های سیاسی و دربار قاجاریه به وجود می‌آورد. این پرسشی است که در طی بیش از یک صد سال بعد از ماجرای قتل اتابک، همچنان مطرح است و پاسخ‌های متنوعی به آن داده می‌شود.

دربار و نزدیکان محمدعلی شاه، اتابک را به جرم نزدیکی به مشروطه‌خواهان و تضعیف دستگاه سلطنت مورد نکوهش قرار دادند و چه بسا برای قتل او برنامه‌ریزی نیز کرده باشند. در نقطه مقابل، گروهی از مشروطه‌خواهان، او را فردی مستبد می‌دانستند که تنها ماموریتش در مقام صدراعظم محمدعلی شاه، تضعیف مجلس، ایجاد تفرقه میان نمایندگان و طراحی برای بی‌اثر کردن مصوبات مجلس است. نکته جالب آنکه هر دو گروه برای اثبات نظریات خود مستنداتی داشتند که هر یک از آن‌ها می‌توانست عامل صدور دستور ترور اتابک بوده باشد.

امین السلطان پس از خلع از مقام صدارت به دستور مظفرالدین شاه، سفری طولانی به اروپا داشت و از نزدیک تحولات قاره سبز را مشاهده کرد و این فرصت را یافت تا به مزایا و معایب سیستم حکمرانی غربی را مورد بررسی قرار دهد. اگر بخواهیم خط حائلی برای زندگی اتابک در نظر بگیریم، بدون شک باید زندگی سیاسی او را به قبل و بعد از اقامت در اروپا تقسیم کنیم. همراهان او و کسانی که از نزدیک با افکار جدید اتابک در اروپا آشنا شده بودند بر این تغییر تاکید داشتند و از مشروطه خواهان داخل ایران می‌خواستند که به او در دستیابی به قدرت کمک کنند. سابقه کوتاه صدارتش در دوران مشروطه نیز مؤید همین نکته است که او در مسیر تحکیم بنیان مشروطیت گام برداشت. این تلاش‌ها البته از دید و نظر محمدعلی شاه پنهان نماند و او که به امید ساقط کردن مجلس شورای ملی، جامه صدارت را بر تن اتابک پوشانده بود، به تدریج از او نا امید شد و حتی او تهدیدی برای سلطنت خود دید. چراکه به نظر او، اتابک در براندازی سلطنت او و جایگزینی‌اش با پادشاهی جوان و فاقد اراده، از هیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد.

دفترهای تهران | جمع خوانی درباره تهران | علی اصغرخان اتابک | امین السلطان | عباس آقا صراف تبریزی |واقعیت ماجرا آن است که در ضلع سه‌گانه مجلس، دولت و دربار، گروه قدرتمندی حضور داشتند که تمایلی به ایجاد وفاق و تفاهم نداشتند و هر یک تلاش می‌کرد با ائتلاف با گروه رقیب، دیگری را حذف کند. در چنین کارزار خطرناکی است که اتابک بر خلاف رویه سابق خود تلاش می‌کند تا به عنوان سیاستمداری باتجربه و صاحب نفوذ، پا به میدان گذارده و با ایجاد بسترهایی برای توافق، شرایط همراهی و همکاری و تحقق وفاق ملی را فراهم سازد. این توانمندی موثر، چنانچه دیدیم مخالفان بسیاری دارد. حیات و بقاء جریان رادیکال در هر طیف و جریان سیاسی، در نقطه مقابل وفاق ملی و توسعه پایدار جامعه است. و این چنین است که دشمنان دیرینه با هدفی مشترک گرد هم آمده و به دوستان استراتژیک یکدیگر تبدیل می‌شوند.

اتابک البته اشتباهات فاحشی داشت. او علیرغم تلاشی که برای پوست اندازی کرده بود، در عمل با ایجاد تفرقه و ایفای نقش میانجیگری سعی کرد تا مدیریت اوضاع را در اختیار بگیرد. حمایت تلویحی از ایده شیخ فضل الله نوری در مشروعه کردن مشروطه از یکسو و همپیمانی با مخالفان شیخ از سوی دیگر بخشی از راهکار اتابک در کنترل اوضاع بود.

حمایت او از اقبال السلطنه در ماجرای شورش‌های تبریز، از دیگر اشتباهات فاحش اتابک به شمار می‌آید. اشتباهی که انجمن سری آذربایجان را مجاب کرد که تا حذف اتابک دشت از تلاش برندارد. نامه عباس صراف که خود را عضو انجمن آذربایجان معرفی کرده بود، شاید دسیسه عاملان ترور برای فرافکنی از خود به سمت دشمن دیرین اتابک بوده باشد، اما در واقع بیانگر دشمنی عریان توده‌هایی از جامعه با صدراعظم پیشکسوت قاجاریه به شمار می‌آمد.

با این وجود و علیرغم تصور عاملان ترور و موافقان حذف اتابک، ایران بعد از اتابک به سراشیبی دیکتاتوری سقوط کرد. کمتر از یک سال پس از قتل اتابک، مجلس شورای ملی به توپ بسته شد و دیکتاتوری محمدعلی شاه دستاوردهای مشروطه را پایمال کرد. پس از آن نیز کشور در تلاطم استقلال خواهی ایالت‌های مختلف و قیام‌های ملی و ضدملی قرار گرفت و آغاز جنگ جهانی اول نیز بر آشفتگی اوضاع افزود. در چنین بستری بود که سردار سپه توانست با ابزارهای نظام مشروطه از پله‌های قدرت بالا بیاید و در کمتر از دو دهه پس از پیروزی مشروطه، حکومت قاجاریه را ساقط کرده و دیکتاتوری یک جانبه و تک ساحتی خود را بنیان گذارد. قتل اتابک و همزمانی معنادار آن با انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ میلادی در سن پطرزبورگ، پیام روشنی بود که اغلب فعالان سیاسی آن روزگار قادر به درک آن نبودند و تنها وقتی متوجه آن شدند که تهران زیر چکمه قزاقان رضاخانی به سکوتی مرگبار فرو رفت.

لینک کوتاه : https://daftarhayetehran.com/?p=5380
  • 88 بازدید

نوشته های مشابه