ششم خرداد ماه ۱۳۲۹، ساعت در حال نزدیک شدن به ۷ و خیابان لالهزار شلوغ بود. مرتضی احمدی در تماشاخانه تهران در حال تمرین تئاتر و محسن دوّلو در دفتر نشریه «تهران مصور» مشغول کشیدن کاریکاتور بود؛ نشریهای که محل آن در طبقه دوم همین تماشاخانه قرار داشت. ناگهان صدای گلوله همه را به دفتر احمد دهقان، مدیر این نشریه کشاند. دهقان زخمی در حال خروج و ضارب حسن جعفری، که از کارمندان شرکت نفت ایران و انگلیس بود، اسلحه بهدست و هاج و واج خود را در انتهای راه میدید. دهقان پس از ترور به بیمارستان شماره۲ ارتش انتقال یافت و پس از عمل جراحی روی طحالش درگذشت.
احمد دهقان تا اوایل دهه۱۳۲۰ زندگی پر فراز و نشیبی داشت و تجربههای فراوانی را از سر گذرانده بود. روزنامهنگار و اهل سیاست بود. زاده اصفهان بود و پس از فعالیت در روزنامه اطلاعات، درست در دوره کنارهگیری رضاشاه، به کمک مسعودی مدیر اطلاعات، انتشار دوباره مجله تهرانمصور را آغاز کرد. این مجله را عباس نعمت از سال ۱۳۰۸ منتشر میکرد که پس از مدتی تعطیل شد. نخستین شماره دوره جدید این نشریه در ۲۷ مرداد۱۳۲۱ به مدیریت احمد دهقان و سردبیری عبدالله والا با نگاهی ضدکمونیستی منتشر شد. ماجرای ترور او همچنان در ابهام است. او مرد سیاست بود و دورهای علاقهمند به احمد قوام و رزمآرا و نزدیک به دربار و از ارادتمندان به شاه. نماینده مجلس بود و نشریهاش توپخانهای بر ضد حزب توده.
برخی معتقدند حسن جعفری عضو گروه کیانوری – روزبه در حزب توده بوده است. عده دیگری بر این عقیدهاند رزمآرا که رفتهرفته از دربار فاصله میگرفت و در فکر کودتا علیه شاه بود، این ترور را ترتیب داد. اما رزمآرا و کیانوری هر دو دست داشتن در قتل دهقان را رد کردند. روزنامه «امید ایران» وصیتنامه جالبی از حسن جعفری منتشر کرد. او اهل ملایر بود و خودش را قهرمان میدانست و بر این عقیده بود که باید مجسمه من را در ملایر بسازید! چرا که من در راه کشور، یک آدم ناباب را از سر راه پیشرفت وطن حذف کردهام. هیچکس جز او نمیدانست که در آن اتاق و آن لحظه چه گذشته. جعفری در طول زمان بارها روایتها و اعترافاتش را تغییر میداد. از اینکه من دهقان را زدم تا اینکه ما دو نفر بودیم و شخصی به نام جاوید که مرا همراهی میکرد گلوله را شلیک کرد. در نهایت اما خود او بود که به دار آویخته شد.
حسن جعفری در محاکمهای جنجالی و با وجود تلاش وکلای مدافعش محکوم و در ۲۵ فروردینماه۱۳۳۰ اعدام شد. بعدها اسنادی بهدست آمد که نشان میداد قاتل اصلی شخصی به نام قبادی از افسران تودهای شهربانی با نامهای مستعار «جاوید» و «دهقان نائینی» بودهاست. برای مطالعه بیشتر درباره این ترور، میتوان به دو کتاب «بیگناهی که به دار آویخته شد» نوشته ابوالقاسم تفضلی و «اسرار قتل احمد دهقان»، رجوع کرد. روایت علی قلیپور، نویسنده کتاب «پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی»، در شماره ۱۰ از پادکست «رادیونیست» هم بسیار شنیدنی است.