در سال ۱۳۵۲ ه. ش، ۱۸۷۱ م ناصرالدین شاه قاجار به فرنگستان میرود و در شهر پاریس و خیابان شانزه لیزه از او و همراهان استقبال گرمی میشود. فضای خیابان شانزه لیزه آنقدر شاه قاجار را تحت تاثیر قرار میدهد که در بازگشت به تهران در صدد برمیآید خیابانی همانند شانزه لیزه احداث کند. باغ لالهزار محلی برای ایجاد خیابان جدید انتخاب میشود. این خیابان با تجهیزات شهرهای اروپایی آغاز بکار میکند و نمودی از زندگی جدید شهری میشود. این مقاله به چگونگی و شکلگیری خیابان لالهزار و تاثیر آن در توسعه فضاهای شهری و نقش آن در گسترش فرهنگ جدید در جامعه سنتی تهران میپردازد.
مقدمه
از اواخر دوره صفویه شاهد زوال تدریجی در هنر و معماری ایرانی و نفوذ عناصر بیگانه هستیم. نمونههای این نفوذ در نقاشی کاخ چهلستون که به روش کوئرداسکا (ریسمان خشک) دیده میشود. سه نفر زن را با لباس ایرانی و فضای تصویر ایرانی و یک مرد با لباس (شنل و کلاه) اروپائی در مرکز تصویر دیده میشود و فرم پلان کاخ بهشت در اصفهان متفاوت از فرم پلان کاخهای ایرانی است و نمونه…
تلاش برای کسب دستاوردهای فرهنگ غرب به صورت عملیتر از دوره قاجاریه و به خصوص در زمان ولایتعهدی عباس میرزا صورت میگیرد و به دنبال آن نمونه تقلید در حوزه شهری در زمان ناصرالدین شاه قاجار در جهت تجدید سازمان شهر تهران صورت میگیرد که شامل گسترش تهران از جهت شمال، برداشتن حصار شاه طهماسبی و ایجاد خیابان به سبک اروپایی همانند لالهزار که به صورت باغی در خارج از حصار واقع بود و انتقال آن به داخل حصار از عرصههای مهم برای ایجاد نهادها و فضای شهری به سبک اروپائی بود. در این مقاله مختصر چگونگی تبدیل باغ لالهزار به خیابان لالهزار و عناصر جدید آن در پیرامون آن نشان میدهد و همچنین اینکه مدل اصلی ایجاد خیابان لالهزار خیابان شانزهلیزه پاریس بوده است.
باغ لالهزار
باغ لالهزار در بیرون از حصار شاه طهماسبی در طول سال ۱۱۹۰ ه. ق و قبل از آن ساخته میشود. این باغ محل رشد لالههای خودرو بوده است و همانند طرح باغهای ایرانی به صورت چهارباغ بوده است و محلی برای گردش و تفریح خاندان قاجار و مکانی برای اقامت درباریان و نمایندگان کشورهای خارجی به حساب میآمده است.
باغ لالهزار باغ خالصه پردار و درخت مصفایی است که لالههای خودرو در آن میروییده و با نردههای چوبیاش از جمله تفرجگاهها به حساب میآمده است.
موقعیت باغ لالهزار در نزدیکی دروازه شمالی ارگ کریمخانی و جنوب غربی باغ نگارستان بوده است. به علت افزایش جمعیت شهر تهران شهر از چهار جهت گسترش مییابد و بیشترین گسترش متوجه شمال تهران است و حصار دوره صفویه (حصار شاه طهماسبی) خراب میشود و حصار جدید به صورت هشت ضلعی احداث میشود و باغ نگارستان و باغ لالهزار در داخل بافت قرار میگیرند و تقسیمبندی خیابانها در تهران مورد توجه قرار میگیرد که همانند شهرهای به صلیب کشیده شده اروپایی میشود. اعتمادالسلطنه در این خصوص مینویسد: …خیابانهای دارالخلافه است که چهار خط آن به شکل مربع ابنیه ارگ مبارک را در میان گرفته و مربع دیگر به هزاران بار از آن بزرگتر خود شهر طهران قدیم را احاطه کرده است و از این هشت خط مزبور خیابانهای دیگر بریده و به جمیع دروازههای دوازدهگانه دارالخلافه ناصری کشیده شده است.
تهران از سوی شمال گسترش مییابد و ساختار ارگ کریمخانی را دگرگون میکند و خیابانهایی در اطراف آن احداث میگردد و محلههای جدید در مناطق شمالی شهر به نام دولت ایجاد میگردد محله دولت منطقه سکونت خارجیان و اعیان و اشراف و سفارتخانهها میشود.
بازگردیم بر سر تخریب باغ لاله زار که در زمان ناصرالدین شاه به نودهزار تومان فروخته میشود و درختان آن بریده و زمین آن میان اطرافیان شاه تقسیم میگردد.
احداث خیابانی شبیه شانزه لیزه نشان از تقلید کالبدی دولت قاجار از یک مفهوم محتوایی بود. شانزه لیزه در پاریس مکانی برای زندگی و تجارت مردم پاریس بوده و در واقع گردش کالا و سرمایه در این خیابان نقش اساسی در پا گرفتن نظام اقتصاد سرمایهداری شهر پاریس داشت. ولی متاسفانه دولت قاجار بدون دغدغههای پا گرفت نظام تولیدی و گردش سرمایه و صرفا با هدف تجدد طلبی با ابزار تقلید ظاهری اقدام به ساخت خیابان لالهزار میکند و در همین جهت یک صنف و گروه دلال و زمینخوار به وجود میآید که پدیدهای نو در اقتصاد شهری به حساب میآیند.
باغ لاله زار توسط صنف زمینخوار درباری تقسیم و سود کلان به بهانه تجدد طلبی به جای آنکه در تولید سرمایهگذاری شود به سمت و سوی فعالیتهای غیرتولیدی سوق پیدا میکند. با احداث خیابان لالهزار در بخش شرقی آن باغ وحش احداث میشود. هدف از ایجاد باغ وحش در ابتدا برای نگهداری حیوانات و آموزش علوم طبیعی بود که بعدها جنبه تفریحی و نمایشی آن غالب شد.
احداث باغ وحش عنصری نو در بافت شهری دوره قاجار محسوب میشد. با توجه به اینکه خیابان شانزه لیزه خیابان عریضی است، چرا لالهزار با عرض کم احداث میشود. دولت قاجار مفهوم محتوایی خیابان شانزه لیزه مدنظرش نبود بلکه فقط فضایی را میخواست که حال و هوای شانزه لیزه را تداعی کند نه مفهوم محتوایی آن را. در جانب غربی خیابان لالهزار خانههای ثروتمندان و خارجیان قرار داشت. این خانهها با سردرها و ازارههایی که با آجرهای سنگ نما ساخته شده و با بامهای شیروانی که تا آن زمان رایج نبود، نمایان شدند.
در روز افتتاح خیابان لالهزار با چراغ گاز شاه حضور نمییابد و علت آن را ازدحام جمعیت میداند که ممکن است برای جان شاه خطری داشته باشد و شاه در میان مردم حضور نمییابد. مفهوم غربی خیابان در تعارض با مفهوم کورباش، دورباش شرقی قرار میگیرد عرصه عمومی طلب شده از بالا به هنگام تولد خود موجب ترس آفرینندهاش میشود. از عناصر بیگانهای که در روند حیات خیابان لالهزار نقش اساسی داشت، ایجاد چراغ گاز نورپردازی از بالا بود که موجب شد زندگی شبانه و گذراندن اوقاتی را تا پاسی از شب در خیابان را به وجود آورد که در تعارض با زندگی مردمان تهران بود. تا آن زمان مردان بعد از کار روزانه اقدام به خرید ملزومات خانه میکردند و به خانه میرفتند و به دید و بازدید افراد محله و فامیل میپرداختند و در موقع خواب هم پدر و مادر با قصههای جذاب و شیرین خواب آرام بچهها را دوصد چندان میکردند.
نتیجه
جریان مدرنیته که از اواخر صفویه آغاز شده بود در دوران قاجاریه با ارتباط با دنیای غرب توسعه مییابد و تئوری اینکه برای جبران عقب ماندگی لازم است از غرب تقلید کرد و بر سر زبانها افتاد. در زمان ناصرالدین شاه سیل کالاهای خارجی وارد کشور میشود و تقلید از خیابانها فضاهای شهری وسایل نقلیه و هر شیای که زندگی اروپایی مورد استفاده قرار میگرفت، به تصور اینکه استفاده از آن شیی موجب پیشرفت جبران عقب ماندگی میشود، معمول شد. بهرهگیری از تجهیزات و ادوات بیگانه موجب پدید آمدن فرهنگی متناسب با نوع بهرهگیری از آن وسایل شد.
اینگونه تغییرات و احداث مدارس به سبک جدید، انتشار روزنامه ها، چاپ کتاب، ایجاد فضای گفتگو و تبادل نظر و آشنایی با فرهنگ کشورهای خارجی و عواملی دیگر زمزمههای انقلاب مشروطیت را در پی داشت.
منبع: ماهنامه آریانا | شماره ۲۶ | بهمن ۱۳۸۸ | صفحه ۵۲ و ۵۳