▪️ نویسنده:
▫️ کیانوش معتقدی
▪️ تعداد صفحات:
▫️ ۱۲۸ صفحه (با تصویر و ترجمه انگلیسی و فرانسه)
▪️ ترتیب انتشار:
▫️ چاپ اول | ۱۳۹۵
▪️ ناشر:
▫️ پیکره
- درباره کتاب:
کتاب دروازههای طهران قدیم را بایستی نخستین کتاب تخصصی در موضوع شناخت دروازههای تهران دانست. اثری زیبا که با مجموعه متنوع و پرتعدادی از عکسهای تاریخی از دروازههای تهران قدیم همراه است و در نوع خود قابل تامل و ارزشمند است.
کیانوش معتقدی در این اثر علاوه بر معرفی مختصر دروازههای تهران در دو حصار تهماسبی و ناصری، تلاش کرده تا به اجزای آنها نیز توجه داشته باشد. از این رو، با استناد به عکسهای باقی مانده از این آثار، به کاشیکاری و تزئینات دروازههای تهران توجه نموده است. اگرچه این اشاره گذرا میتوانست با تامل و دقت بیشتری همراه باشد و مجموعهای از مشخصات عمومی، کاشیکاری و تزئینات آن را به صورت مجزا و تفکیک شده در بر بگیرد. البته این نکته به آن معنا نیست که کتاب در شرح مقدمه و ترسیم نمایه عمومی از دروازهها موفق عمل نکرده است. بلکه در نقطه قابل کتاب شرح مختصر ولی خواندنیای از معماری و کارکرد دروازهها و خصوصیات عمومی آنها ارائه نموده است که به نظر برای یک کتاب تصویرمحور، کافی است. این اختصار البته راه را برای پژوهشهای بعدی و جدیتر در این زمینهها بازگذاشته است.
ویژگی خوب دیگر این کتاب، ارائه طرح خطی دروازه های تهران است که در نوع خود بسیار جالب توجه است.
در بخش پایانی کتاب، مجموعه متنوعی از تصاویر موجود است که به نظر میرسد میتوانست با نظم و ساختاربندی منسجمتری ارائه شود. تصاویر دسته بندی خاصی ندارند و عکسهای مربوط به دروازه های تهماسبی، دروازه های ناصری و دروازه های داخلی شهر بعه صورت نامنظم در کل آلبوم پراکنده شده است. با کمی دقت در دسته بندی میشد مجموعه تصاویر و اسناد موجود درباره هر دروازه را در صفحات مخصوص به خود قرار داد و از این پراکندگی جلوگیری به عمل آورد. ضمن آنکه توضیحات همراه عکس، حاوی اطلاعات کامل و جامعی نیست و مثلا مشخص نمیکند که این تصویر به کدام دوره تاریخی مربوط است و نمای گرفته شده از آن، وجه بیرونی یا خارجی دروازه را به نمایش گذاشته است. علاوه بر این، موقعیت جغرافیایی برخی از این تصاویر مبهم است و به طور مثال نمیتوان حدس زد که تصویر مربوط به میدان اسب دوانی تهران، اشاره به کدام نقطه از تهران ناصری دارد.
- مقدمه به قلم پروفسور ویلم فلور
تهران شهر زیبایی نبوده و نیست با این حال در گذشته و خوشبختانه امروزه، گوشههایی از زیبایی در میان اوضاع ملالآور و رخوت عمومی این شهر قاجاری وجود داشته و دارد. تا دهه ۱۸۸۰ میلادی (دهههای ۱۳۰۰-۱۲۹۰ ه .ق)، نخستین منظرهای که هر مسافری هنگام ورود به این شهر با آن مواجه میشد درختان بود؛ چراکه تهران تا آن زمان ـ همچون اغلب شهرهای ایران ـ هنوز شهر باغات محسوب میشد. دومین منظره شهر، دروازهها بودند که گذشته از نقش و کارکرد اقتصادی (نظیر گرفتن مالیات)، نظر و توجه بیننده را به ابعاد مختلف میراث فرهنگی ایران جلب میکردند. میگویم ابعاد مختلف، چون این سازهها صرف نظر از طراحی و معماری متفاوت و منحصر به فردشان، با بهترین جلوه هنر ایران یعنی کاشی، پوشانده شده بودند. این آرایهها سبب میشد دروازهها به شکل یادمانهایی رنگارنگ در برابر پس زمینه بیرنگ و روح حصار و حومه شهر جلوه کنند. کاشیها افزون بر این، داستانی برای خود داشتند. گرچه اکثر دروازههای شهر، از طرحهای سنتی هندسی ـ مشخصه تزئینی ابنیه عمومی و شخصی آن دوره ـ بهره میبردند، برخی به کاشیهایی با اشکال و نگارههای بسیار آراسته بودند.
نگارههای مذکور یک چند از دل سنت برآمده بود (پهلوانان باستان)، اما اکثراً تصاویری مدرن به حساب میآمدند؛ از جمله پیکرهایی تمام بالا از صاحب منصبان و سربازان قاجاری و نیز جنگ افزارهای مدرن. سازندگان این دروازهها و حامیان این تصاویر آشکارا در پی آن بودند که به بیننده تفهیم کنند ایران در دورهای از گذار و تحول است؛ هرچند این تحول کافی نبود و برای نسل بعد بسیار کند پیش میرفت.
از این رو، در دهه ۱۹۲۰ میلادی (دهههای ۴۰-۱۳۳۰ ه .ق)، این عناصر شهری قربانی هجوم جریان نوسازی شده و درنتیجه تخریب گشتند تا راه را برای ساخت خیابانهای عریض و دیگر بناها هموار سازند. ساکنان تهران امروزی، هیچ تصوری از این دروازههای تاریخی و کارکرد آنها ندارند؛ زیرا جز پارهای آثار و بقایا چیز دیگری از آنها به جای نمانده است.
خوشبختانه کیانوش معتقدی در کتاب دروازههای طهران قدیم، بار دیگر یاد این آثار را برای خواننده امروزی زنده کرده است. او در اینجا به تجزیه و تحلیل تاریخچه و موقعیت این دروازهها، تاریخ ساخت، الگوی معماری و جایگاه اجتماعی و اقتصادی آنها پرداخته است. ایشان توانسته عکسها و تصاویری از تمام دروازههایی که زمانی تهران مفتخر به داشتنشان بوده را با دقت نظر بیابد؛ از جمله عکسهایی از تخریب این سازهها. دیدن چنین تصاویری مایه شعف بوده و نشان از آن دارد که تهران ـ به طور اخص ـ و ایران به طور اعم، تا چه اندازه میراث کهن تاریخی و معماری خود را از کف داده است.
این مسأله همچنین حاکی از آن است که نقش و کاربرد کاشی تا چه میزان در معماری ایران اهمیت داشته؛ حوزهای که کمابیش در آن غفلت و قصور گردیده و موضوعی است که امید دارم آقای کیانوش معتقدی در تحقیقات آینده بیشتر بدان بپردازد. بدین سبب خواندن کتاب پیش روی را از صمیم قلب به تمامی کسانی که به گذشته مدنی و معماری ایران علاقهمند هستند توصیه میکنم؛ چراکه این کتاب نقش تذکرهای را دارد که نشان میدهد نه تنها برای روشن ساختن همه ابعاد و جوانب حیات مدنی در گذشته هنوز کار بسیار پیش روست، بلکه نیازی مبرم به تلاشی جدی وجود دارد تا در حفظ آثار بازمانده از گذشته ـ معماری و غیر معماری ـ برای آیندگان بکوشیم. ماحصل آن که گذشته بخشی از هویت ماست و ناآگاهی نسبت به آن بدان معنی است که نمیتوان به واقع خود را شناخت.
ویلم فلور | ژانویه – ۲۰۱۷
- پیشگفتار
مهمترین عامل شکل گیری شهر، مفهوم مرکز است و حفظ و حراست از آن در گرو کشیدن حصار و خندق و پدیدار شدن دروازههایی برای عبور و مرور است. فضای شهری بستری است که حیات مدنی در آن جریان مییابد و همواره یکی از عناصر کالبدی در ساختار شهرهای قدیمی، علاوه بر کارکرد نظامی و دفاعی، برای تقویت کیفیت نمادین و هویت آن حصار و «دروازهها» بودند.
هدف پژوهشی این کتاب طبقهبندی و شناخت دگرگونیهای ایجاد شده بر مبنای روشهای تغییر شکل یافته در زمینه معماری، تزئینات وابسته به آن و کارکرد دروازههای تهران در دوره قاجار است؛ هرچند تأثیر ورود اندیشههای نو در معماری تهران و بررسی روند شکلگیری پایتخت و دروازههای پیرامون آن وابستگی مستقیمی به شرایط سیاسی و اقتصادی تهران در روزگار قاجار دارد؛ چرا که ساختار شهرها بر مبنای نظام حاکم و ساختار معماری پایتختهای ایران، در هر دوران به عنوان الگوی معماری در کل کشور بوده و این مسأله خود نشان دهنده غلبه امر سیاسی بر دیگر جنبههاست. در واقع همانگونه که هویت دروازهها در امتداد تکامل شهر تهران شکل گرفته و در تاریخ اجتماعی شهر نقش به سزایی داشتند؛ معماری آنها هم در خط سیر تاریخ معماری در تهران معنا پیدا میکند. در همین راستا در شهرنشینی ایران وجود عناصری چون حصار و دروازهها علاوه بر تعیین قلمرو شهر، محلی مناسب برای بسیاری از فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و آیینی بود. گرچه به باور برخی پژوهشگران، تهران از زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار صاحب دروازه شد. بر اساس مستندات تاریخی چنین برمی آید که قدمت نخستین دروازههای تهران به دوره صفویه و روزگار شاه طهماسب میرسد. پس از انتخاب تهران به عنوان پایتخت ایران در روزگار قاجار، ماجرای شکل گیری و توسعه حصار و برج و باروهای آن از جمله مهمترین دستاوردهای هنر معماری در پایتخت نوپای ایران بود. در بررسی کتابهای تاریخی تهران قدیم، بسته به قدمت آنها به نام چهار یا شش دروازه مربوط به حصار صفوی اشاره شده است که تا پیش از به قدرت رسیدن ناصرالدین شاه قاجار برقرار بودهاند. در واقع توسعه تهران در زمان ناصرالدین شاه سرعت زیادی پیدا کرد و علاوه بر مهاجرت مردم شهرهای مختلف به پایتخت، خارجیان زیادی نیز به تهران آمده و ساکن شدند. بنابراین حصار صفوی دیگر گنجایش تحولات جدید را نداشت به همین خاطر بود که به دستور شاه، تهران از سمت دروازه شمیران یک هزار ذرع وسعت یافت؛ البته ظاهراً دروازه ناصریه ابتدای خیابان ناصرخسرو تقریباً دو سال قبل یعنی ۱۲۸۲ ه.ق ساخته شده بود. در اواسط عهد ناصری با تغییر نقشه تهران و طرح توسعه آن در سال ۱۲۸۴ ه .ق، (به تقلید از شهر پاریس)، همگام با گسترش مساحت شهر، تعداد دروازههای تهران به ۱۲ عدد رسید و از آن پس ورود و خروج افراد و کاروانها توسط مأموران کنترل شد. این دروازهها چهار یا شش گلدسته داشتند و با انواع کاشیکاری (هفت رنگی، معقلی و معرق) تزئین شده بودند. پس به نظر میرسد با توجه به سیر تحولات معماری و شهرسازی پایتخت، میتوان برای تبیین الگوی معماری و تزئینات وابسته به دروازههای تهران قدیم، تاریخچه این بناها را در دو دوره تاریخی بررسی کرد. دوره نخست از روزگار صفوی تا اواسط عهد ناصری که از آن با عنوان دروازههای تهران در حصار طهماسبی یاد میکنیم و عبارت بودند از:
- دروازه شاه عبدالعظیم قدیم
- دروازه دولت قدیم
- دروازه دولاب قدیم
- دروازه قزوین قدیم
- دروازه شمیران قدیم
- دروازه محمدیه یا دروازه نو
دروازههای تهران در عهد ناصری که از آن با عنوان دروازههای تهران در حصار قاجاری یاد میکنیم عبارت بودند از:
- دروازه دولت
- دروازه خراسان
- دروازه باغ شاه
- دروازه خانیآباد
- دروازه یوسفآباد
- دروازه دولاب
- دروازه قزوین
- دروازه غار
- دروازه شمیران
- دروازه دوشان تپه
- دروازه گمرک
- دروازه شاه عبدالعظیم
علاوه بر اینها، یک دروازه هم بعداً برای ماشین دودی (اولین قطار شهری)، در نزدیکی دروازه شاه عبدالعظیم ساخته و به ۱۲ دروازه اصلی شهر اضافه گردید. دو دروازه هم در ضلع جنوبی میدان مشق ساخته شد. در ادامه و پس از انقراض سلسله قاجار و با کاسته شدن کاربرد دفاعی، دیوار حصار و خندق دور شهرها اندک اندک برچیده شدند و در نهایت این دروازهها ـ که مهمترین نمادهای شهری تهران بودند ـ در دوره پهلوی به دست کریم بوذرجمهری، شهردار وقت تهران، برای همیشه تخریب و از میان رفتند. در نهایت از میان همه این دروازهها، امروزه تنها دروازه جنوبی میدان مشق باقیمانده که ما به نام «سردر باغ ملی» میشناسیم.
اما با وجود آن که دهههاست این بناها از بین رفتهاند، خوشبختانه مجموعه ارزشمندی از گزارشات و عکسهای مربوط به این دروازهها باقی است که تنها پل ارتباطی ما با خاطرات و نمادهای فراموش شده شهر تهران به شمار میآیند. در همین زمینه و پس از مطالعه و بررسی عکسها، کارت پستالها، خاطرات، گزارشات، سفرنامهها، مقالات و پایاننامههای منتشر شده تا به امروز، بر آن شدم تا در این پژوهش، دروازهها را از جنبههای گوناگونی همچون سبک معماری، اهمیت اقتصادی و اجتماعی، معماری در بستر فرهنگ و زیباسازی شهری بررسی کنم و با مقایسه پلان و تزئینات کاشیکاری دروازههای تهران با دیگر دروازههای باقیمانده از دوره قاجار در شهرهای قزوین، سمنان، کرمان، سبزوار، مشهد، بجنورد، شیراز و… متوجه شدم که طراحی و ساختار دروازههای ورودی در اکثر شهرهای ایران در دوره قاجار از الگوی مشابهی پیروی میکرده و این شباهت در معماری و شیوه تزئین از نظر مبانی طراحی و نمادشناسی نیز قابل تجزیه و تحلیل هستند.
کتاب حاضر از نوع پژوهشهای تاریخی است و مرجع آن شواهد تاریخی. پس برای نگارش ـ و به دلیل نبود امکان مطالعه میدانی ـ روش تحقیق را بر اساس مطالعات اسنادی و بررسی دروازهها از طریق مجموعه عکسهای آرشیو مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، آلبوم خانه کاخ گلستان، (عکسهای عبدالله قاجار و دیگران) و آرشیو مؤسسه اسمیت سونیون آمریکا (عکسهای آنتوان خان سورگین) استوار ساخته و مهمترین پژوهشهای مرتبط با این موضوع را مطالعه و فهرستی نیز از آنها در پایان متن آوردهام. هرچند برخی از این دروازهها در بسیاری از موارد به اشتباه نامگذاری شدهاند و تلاش نگارنده بر آن بوده که این موضوع با ارائه تصاویری ناب و شناسنامههای تازه، تصحیح شود.
در پایان قدردان کلیه دوستان و همکارانی هستم که هر یک به نوعی در شکلگیری این کتاب این جانب را یاری دادند، به خصوص سپاسگزار پروفسور ویلم فلور، استاد عبدالله انوار، آقایان مجید عبدامین و بهنام ابوترابیان، آقای فرهاد رستمی (در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران)، خانم مرجان علیزاده (در کتابخانه ملی ایران)، خانم دکتر زهرا دانشآرانی (برای ترسیم رایانهای دروازهها)، آقای علیرضا بهارلو و خانم آنه سالومه دُر (برای ترجمههای انگلیسی و فرانسه) و آقای محمدحسن حامدی (مدیر نشر پیکره) هستم.
کیانوش معتقدی | تهران – ۱۳۹۵
فهرست مطالب
- دیباچه
- مقدمه
- پیش گفتار
- گذری بر معماری و توسعه شهرسازی تهران در دوره قاجار
- دروازههای تهران در حصار صفوی
- دروازههای تهران در حصار قاجاری
- دروازههای تهران قدیم از نگاه سیاحان
- دروازه بانی و قوانین مالیات و گمرک
- دروازههای دوازده گانه تهران قدیم
- میدان توپخانه و دروازههای آن
- میدان مشق و سردر باغ ملی
- کتاب نامه
- آلبوم تصاویر