ناصر تکمیل همایون، جامعهشناس، تاریخنگار و از استادان برجسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دوم آذر ۱۳۱۵ در محلهای قدیمی در قزوین به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در قزوین گذراند و پس از پایان کلاس چهارم ابتدایی، در سال ۱۳۲۵ همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد.
دوران تحصیل متوسطه را در دبیرستان علامه گذراند و در خلال سالهای ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۷ در رشته فلسفه و علوم تربیتی و نیز کارشناسی ارشد علوم اجتماعی دانشگاه تهران تحصیل کرد. حضور در کلاسهای دکتر غلامحسین صدیقی، جامعه شناس و استاد فلسفه یونان، نقشی تعیینکننده در مسیر فکری و علمی او داشت. علاقه و شیفتگیاش به صدیقی نگاه او را به اهمیت تاریخ ایران در بررسی جامعهشناختی تغییر داد و روندی را در مطالعات او شکل داد که تا پایان عمر پابرجا ماند.
ناصر تکمیل همایون در دوره فوقلیسانس علوم اجتماعی، همزمان دستیار دکتر احسان نراقی بود و در دانشسرای عالی جامعهشناسی تدریس میکرد. همکاری با نراقی او را با جامعهشناسی مدرن آشنا کرد. پس از پایان دوره فوقلیسانس، با کسب اجازه از دکتر صدیقی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در دانشگاه پاریس در دو رشته تاریخ و جامعهشناسی تحصیل کرد. او در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۶ به ترتیب دکترای تاریخ و دکترای جامعهشناسی را دریافت کرد. رساله دکترای تاریخ او درباره «تاریخنگاری دوره قاجار» بود و در جامعهشناسی درباره «مدرنیزاسیون ایران در دوره قاجار» که بعداً با عنوان «تغییرات سیاسی در ایران عهد قاجار» از آن دفاع کرد. با وجود امکان استخدام در فرانسه، چند ماه مانده به انقلاب ۱۳۵۷ به ایران بازگشت و فعالیت خود را در مؤسسه تحقیقات و برنامهریزی علمی و آموزشی زیر نظر احسان نراقی آغاز کرد. او در این دوره، بخش ایرانشناسی را در مؤسسه بنیان گذاشت و همزمان در دانشگاه ملی (شهید بهشتی فعلی) جامعهشناسی تدریس میکرد و گاه با نام مستعار «عباس توفیق» به تدریس میپرداخت.
پس از انقلاب اسلامی، ناصر تکمیل همایون مدتی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و هنر و دبیر شورای عالی فرهنگ بود. سپس به توصیه دکتر احمد تفضلی برای دانشنامه بزرگ اسلامی مدخل نوشت و در سال ۱۳۶۶ بنا به دعوت محمود بروجردی به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی پیوست. او از سال ۱۳۶۷ تا بازنشستگی در ۱۳۸۵ در این پژوهشگاه به تحقیق و تدریس پرداخت و پس از بازنشستگی نیز همکاری خود را در حوزه تدریس، راهنمایی پایاننامهها و مشاوره علمی ادامه داد. همکاری او با دفتر پژوهشهای فرهنگی در زمینههای ایرانشناسی، تهرانپژوهی و تاریخ اجتماعی نیز از فعالیتهای مهم او در سالهای پایانی عمر بود.
تکمیل همایون در کنار فعالیتهای علمی، در عرصه سیاسی نیز فعال بود. او از اعضای سازمان جوانان جبهه ملی در سال ۱۳۳۹ و از اعضای حزب ملت ایران و از همراهان داریوش فروهر بود. در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی از قزوین نامزد شد، اما به مجلس راه نیافت. در اوایل دهه ۱۳۶۰ به دلیل کمک به اختفای ابوالحسن بنیصدر بازداشت شد. هرچند استقرار بنیصدر در خانهاش را تکذیب میکرد، اما به یاری برای اختفا اذعان داشت. نخست به اعدام محکوم شد، اما حکم به حبس ابد کاهش یافت؛ سپس به ده سال تقلیل پیدا کرد و سرانجام در سال ۱۳۶۴ با تعلیق باقیمانده مجازات آزاد شد. این دوران، نقطه عطفی در زندگی او بود و پس از آزادی، بار دیگر تمام توان خود را صرف پژوهش کرد.
او از مهمترین چهرههای تلفیقکننده تاریخنگاری و جامعهشناسی در ایران بود. نگاهش به «ایران اجتماعی» و «ایران فرهنگی»، تاریخ را از منظر مردم، نهادها و فرهنگ بررسی میکرد و همین رویکرد افق تازهای در مطالعات تاریخی گشود. نخستین کتابش میهندوستی در ایران در سال ۱۳۵۹ منتشر شد؛ اثری مهم که در فضای فکری پس از انقلاب، بازاندیشی در مفهوم «میهن» را برجسته کرد.
ناصر تکمیل همایون آثار فراوانی در حوزه تاریخ اجتماعی و فرهنگی، ایرانپژوهی، جغرافیای تاریخی، آموزش و پرورش، و تهرانپژوهی دارد. از مهمترین آثار او میتوان به تاریخ ایران در یک نگاه، آموزش و پرورش در ایران، مسائل و چشماندازهای فرهنگ (مجموعه مقالات)، گستره فرهنگی و مرزهای تاریخی ایران زمین، دانشگاه گندیشاپور، خوارزم، خلیج فارس، انقلاب مشروطیت، مشروطهخواهی ایرانیان (مجموعه مقالات) سرگذشت دریای مازندران، جاده ابریشم، آبسکون یا جزیره آشوراده، مرزهای ایران در دوره معاصر، سلطانیه، ایرانِ جان، مکتب خانه در ایران، میهندوستی در ایران، خاستگاه تاریخی ایل قاجار، ره آغاز فرمانفرمایی ایل قاجار و دکتر محمد مصدق در دوران سلطنت قاجار اشاره کرد.
در زمینه تهرانشناسی نیز آثاری چون کتابشناسی تهران، تهران، آب و نظام آبرسانی و آبیاری در تهران، پایتختیِ تهران، تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران (سه جلد)، رویدادها و یادمانهای تاریخی تهران (دو جلد)، دارالفنون، اودلاجان (عودلاجان) و محله دولاب از او منتشر شده است.
نقش ناصر تکمیل همایون در گسترش دانشِ تهرانشناسی جایگاهی برجسته در مطالعات شهری ایران دارد. او از نخستین پژوهشگرانی بود که تلاش کرد تهران را نه فقط بهعنوان «پایتخت سیاسی»، بلکه بهعنوان یک «پدیده تاریخی ـ اجتماعی» مطالعه کند؛ شهری که در نگاه او دارای حافظه، لایههای پیچیده اجتماعی، مناسبات فرهنگی و فرآیندهای هویتی است. تکمیل همایون بر این باور بود که هویت تهران را باید از دل شکلگیری محلهها، نهادهای آموزشی، مسیرهای مهاجرت، گسترش خدمات عمومی، تحولات کالبدی و نیز سنتها و آیینهای شهری فهمید. این نگاه، تهرانشناسی را از محدوده گزارشهای ساده تاریخی یا جغرافیایی فراتر برد و آن را به شاخهای از تاریخ اجتماعی تبدیل کرد. مهمترین نمود این رویکرد در اثر جامع او تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران: از آغاز تا دارالخلافه ناصری دیده میشود؛ کتابی که پژوهش آن بیش از ده سال به طول انجامید و به یکی از منابع بنیادی تهرانشناسی بدل شد. در این اثر، او پیدایش تهران، ساختار جمعیتی، شیوههای معیشت، طبقات اجتماعی، گسترش محلهها، شکلگیری نهادهای رسمی و سنتی، و تغییرات فرهنگی و آیینی را به دقت بررسی کرده است. ارزش کتاب نه فقط در گستره و جزئیات اطلاعات، بلکه در تلاش نویسنده برای فهمیدن «روح اجتماعی» تهران است؛ شهری که تکمیل همایون آن را نمونهای از پیوند سنت و تجدد در ایران میدانست. افزون بر این کتاب، آثار دیگری از او نیز مستقیم یا غیرمستقیم به تهرانشناسی مربوطاند. او در پژوهشهای مربوط به آموزش و پرورش، دانشگاهها، نهادهای فرهنگی، جریانهای روشنفکری، و نیز در طرحهای پژوهشی متعدد درباره تاریخ معاصر، همواره تهران را بهعنوان میدان اصلی تحولات اجتماعی ایران مورد توجه قرار میداد. همچنین در مقالاتی که درباره دارالخلافه، ساختار اداری قاجار، محلههای قدیمی، تحولات جمعیتی و شکلگیری نهادهای مدنی نوشته، دادههای ارزشمندی درباره تاریخ شهری تهران به دست داده است. تکمیل همایون افزون بر پژوهشهای مکتوب، در دهههای پایانی عمر در نشستها و همایشهای تهرانشناسی فعال بود و بسیاری از پژوهشگران جوان این حوزه از طریق گفتوگوها، کلاسها و راهنماییهای او با روششناسی تاریخ اجتماعی و اسناد مربوط به تهران آشنا شدند. نقش او به حدی تأثیرگذار بود که بخش مهمی از جریان معاصر تهرانشناسی در ایران را میتوان وامدار نگاه و روش او دانست؛ نگاهی که بر پیوند تاریخ و جامعهشناسی، و بر فهم فرآیندهای فرهنگی و اجتماعی در شکلگیری هویت پایتخت تأکید میکرد.
ناصر تکمیل همایون پس از دورهای از کسالت، در ۲۵ آبان ۱۴۰۱ بر اثر ایست قلبی در بیمارستان طالقانی تهران درگذشت. از خصال برجسته او شوخطبعی، خوشرویی و روایتگری شیرین از خاطرات دوران جوانی و دانشجویی بود؛ خاطراتی از بزرگان اندیشه چون دکتر صدیقی و دکتر نراقی که همواره با گرمی و دقت برای شاگردان و دوستانش بازگو میکرد. میراث علمی او در حوزه تاریخ اجتماعی ایران، پیوند جامعهشناسی و تاریخنگاری و تبیین نقش فرهنگ و نهادهای اجتماعی در تحولات تاریخی، و نیز تأسیس و گسترش تهرانشناسی، همچنان الهامبخش پژوهشگران است.




























