• امروز : پنج شنبه - ۲۷ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 16 January - 2025

سر خط خبرها

درباره تهران تاریخی حساس هستیم تندیس مولانا در میدان خیام در پایتخت گزینیِ تهران دومین شماره از ماهنامه الکترونیک تهران‌شهر منتشر شد نخستین شماره از ماهنامه الکترونیک تهران‌شهر منتشر شد درس‌ گفتار «تئاتر شهر و عناصر پیرامونی» منتشر شد درس گفتار سینما و سینماداری در خیابان لاله‌زار منتشر شد نشست معرفی و نقد و بررسی کتاب «روایت قتل پادشاه» برگزار شد. دفتر نخست از مجموعه کلیمیان ایران منتشر شد دفتر تکیه دولت منتشر شد نشست نمایش و نقد و بررسی مستند «تکیه دولت» برگزار شد. دفتر شناخت محله اودلاجان منتشر شد دفتر راهنمای تخصصی خانه موزه مقدم منتشر شد شناخت‌نامه میرزاده عشقی منتشر شد درس گفتار کوچه اتابک منتشر شد دفتر راهنمای تخصصی موزه ایران باستان منتشر شد درس گفتار کوچه دندانساز منتشر شد درس‌ گفتار باغ علاءالدوله منتشر شد درس‌ گفتار کوچه پشت شهرداری منتشر شد درس گفتار باغ لاله‌زار منتشر شد نشست پنجم کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لاله‌زار» برگزار شد. نشست چهارم کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لاله‌زار» برگزار شد نشست سوم کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لاله‌زار» برگزار شد. دومین نشست از مجموعه نشست‌های کارگاه «سرگذشت خیابان لاله‌زار» برگزار شد. نشست نخست کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لاله‌زار» برگزار شد. چرا به خوانندگان لاله‌زاری سرکوفت می‌زنند؟ در اهمیت حسین کریمان بودن

24

دیشب تو لاله‌زار | مجید محسنی

  • کد خبر : 1081
  • ۲۴ مهر ۱۴۰۱ - ۸:۰۶
دیشب تو لاله‌زار | مجید محسنی
ترانه دیشب تو لاله زار با صدای مجید محسنی

دیشب تو لاله زار

  • خواننده: مجید محسنی
  • ترانه‌سرا: پرویز خطیبی
  • آهنگساز: ـ
  • تنظیم کننده: ـ
  • آلبوم: اجرای فیلم زندگی شیرین است اثر مجید محسنی
  • سال انتشار: ۱۳۳۵

متن ترانه


دیشب تو لاله‌زار
می‌رفتم از کنار
دیدم مادمازل شیکی

موهای او فری
اطواری و قری
لب‌هاش سرتاسر ماتیکی

تا که او را دیدم
سر تا پا لرزیدم
جانبش دویدم
از ذوقم خندیدم هاهاهاها

برداشتم کلاه از سر
متین و موقر
گفتم مادمازل بون سوآر
بفرمایید یک دم
باشیم هر دو با هم
تفریح نمائیم ای نگار

کرد به سویم نگاه
آن یار همچو ماه
با من افتاد به راه
یواش یواش از توی خیابون

رفتیم هتل پالاس
زدیم چند تا گیلاس
با آن پری‌روی خوشکل

گفتم‌ ای ماه شری
حالا تو حاضری
پاشیم بریم سوی منزل

فوری برخاس از جا
گارسون را کرد صدا
گفت این را از این‌جا
ببر بیرون بده به پاسبون

گارسن گرفت از من
پول شام ده تومن
دستم رو گرفت و کشید

گفتم‌ ای بی‌ادب
زود باش برو عقب
از نزدم بشو ناپدید

یکهو دیدم یارو
منو انداخت وارو
با دسته جارو
یک فص تموم بنده رو کتک زد

کردم عهد از امروز
که با این دک و پوز
نروم دنبال خانوما

در توی خیابون
جلوی این و اون
نشوم ذلیل و رسوا

کرده‌ام اراده
خیلی صاف و ساده
راه برم تو جاده
چون که هنوز کبوده بدنم


لینک کوتاه : https://daftarhayetehran.com/?p=1081
  • 1679 بازدید

نوشته های مشابه