- نویسنده: محمدرضا پولاوند
- چاپ اول: ۱۳۸۹
- ناشر: کارگاه نشر جمهوری
- تعداد صفحه: ۴۰۰ (با تصویر)
- قیمت پشت جلد: ۸۷۰۰ تومان
- درباره کتاب:
کتاب «سی سال محکومیت لالهزار» اثر محمدرضا پولاوند که چاپ نخست آن توسط نشر جمهوری در سال ۱۳۸۹ به بازار عرضه شد، علیرغم انتظاری که از نام آن میرود، چندان به لالهزار و مسائل پیرامونی آن وفادار نیست و سرتاسر کتاب از نوعی پراکنده گویی رنج میبرد، مطالبی نامرتبط با موضوع اصلی کتاب که میتوانست در مجموعهای دیگر به چاپ برسد و جای خود را به مطالب مفید دیگری در خصوص خیابان لالهزار، تاریخچه آن و سرفصلهای مرتبط دیگر بدهد.
محمدرضا پولاوند در چند بخش پراکنده از این کتاب به لالهزار پرداخته است که شامل بخشهای دوم، سوم، یازدهم، دوازدهم و سیزدهم و مطلب دوم از بخش هفتم آن است. در این موارد نیز البته به فراخور موضوع از هیچ فرصتی برای گریز زدن به موضوعات دیگر چشم پوشی نکرده و در مجموع کتابی را تدوین نموده که نامش هر چیزی میتوانست باشد، جز لالهزار.
کتاب با مقدمهای به قلم محمدرضا تبریزی شیرازی آغاز میشود. در این مقدمه نویسنده پس از یک پیش درآمد طولانی، به خیابان لالهزار به مثابه نماد و سمبل نوگرایی و تجدد و روشنفکری در جامعه ایرانی نظر انداخته و آن را همزمان به محل مناقشه میان سنت گرایان و نواندیشان تبدیل نموده است و در پایان خواستار آن شده که این خیابان سیمای حقیقی و تاریخی خود را برای «عبرت» و «تنبه» (به معنای آگاهی) آیندگان و پژوهشگران بازیافته و آن را حفظ نماید.
پس از این مقدمه، محمدرضا پولاوند در بخش نخست کتاب به «املای کلمه تهران» پرداخته و شرحی از تاریخ نگارش آنرا به صورتهای مختلف ارائه نموده است.
بخش دوم کتاب به تاریخچه احداث و پیدایش خیابان لالهزار اختصاص دارد. گزارشهای تاریخی اعتمادالسلطنه و مهدیقلی خان هدایت (مخبر السلطنه)، در کنار خرده روایتهایی از باغ لالهزار، عمده مطالب این بخش از کتاب را به خود اختصاص داده است. پینوشتهای طولانی در کنار شرحی از وضعیت موجود برخی بناها و گذرهای تاریخی این خیابان از جمله عمارت بوشهری، مطبعه فاروس، کوچه تاجرباشی، تماشاخانهها و… از دیگر مطالب خواندنی این بخش از کتاب میباشد.
پولاوند در بخش سوم کتاب همچنین به شرح باغ تاریخی لالهزار پرداخته و تلاش نموده تا نمایه روشنی از این باغ ترسیم نماید.
از بخش چهارم تا بخش نهم کتاب تقریبا با هیچ نشان و ردی از خیابان لالهزار مواجه نیستیم، جز مطلبی کوتاه در بخش هفتم کتاب که به پاتوقهای موجود در لالهزار و راستههای مشهور آن پرداخته شده است.
در بخش نهم، نویسنده با تعریفی از گذرگاه فرهنگی تلاش نموده تا با معرفی نمونههای موجود از این گذرگاههای ارزشمند در شهرهای مختلف جهان، توجیهپذیری تبدیل خیابان لالهزار به گذر فرهنگی پایتخت را به اثبات رسانده، ظرفیتهای پیدا و پنهان آن را در معرض دید عموم بگذارد.
بخش دهم کتاب بیارتباط با فصل پیش و پس از آن، به موضوع پوشاک ایرانی پرداخته و در خلال آن به صنعت عکاسی و تاریخچه آن نیز نظری انداخته است. همچنان که به مدرسه دارالفنون توجه ویژه نموده است.
نویسنده بار دیگر در سه فصل پایانی کتاب، به سراغ لالهزار آمده و در بخش یازدهم به معرفی معابر این خیابان، در بخش دوازدهم به سرنوشت لالهزار از دهه چهل تا روزگار معاصر و در فصل پایانی به ارائه راهکارهایی برای بهسازی و تبدیل لالهزار به راسته فرهنگی و هنری شهر تهران پرداخته است.
- پیشگفتار
در هیچ سینه نیست دلی گرم و استوار
کز دست روزگار نبیند تحولی
بالای خاک هیچ عمارت نکردهاند کز آن
به دیر و زود نباشد تزلزلی
آدمی به حکم فطرت اجتماعی خویش به سرزمین، میهن، زادگاه، محل تولد و زندگی و پیشه و هنر و جایگاه و پایگاه فراگیری دانش و معرفت و خلاصه آنچه که مربوط به گذران زندگی و نشو و نمای او در این کره خاکی است، عشق میورزد و به آن مباهات میکند. این سرزمینها، اعم از شهرها و بلاد کوچک و بزرگ، بخشها، دهستانها، قصبات، دهکدهها و محلات که محل زندگی و فعالیت و جنب و جوش و حرکت و تکاپوی اوست، در تکوین شخصیت و رشد و نمو روحی و معنوی و نیر در حیات فردی و اجتماعی او، نقش سازنده داشته و بدیهی است که با این، مکانها در زندگی رابطه تنگاتنگ و ناگسستنی دارد. بنابراین «انسان تا زمانی که در این سپنچی سرای فانی و زودگذر زنده و پابرجاست، همواره با این مکانها مانوس و دلبستگی دارد. یاد و خاطره آنها را عزیز و گرامی میدارد چرا که در هر خشتی و هر گوشهای از این یادگاران نقش آمال و آرزوهای خویش را در آنها به عیان میبیند و مساعی خویش را مصروف میدارد. تا این مکانها را معمور و آبادان ببیند. و عنداللزوم در مرمت، بازسازی زیبائی و نگهداری آنها بکوشد و به نسلهای بعدی تحویل دهد. ولی دریغا که این یادگاران عزیز مانند انسان به نحوی که در دو بیت عبرتانگیز که در صدر مقدمه آوردم، در اثر مرور زمان دستخوش دگرگونی و تحولند و بر اساس قانون و ناموس طبیعت، از زیبائی و آبادانی و آراستگی به فرسودگی و کهنگی و ویرانی مبتلا گشته، از هیئت و شکل نیکو و زیبنده اولیه خارج شده و چه بسا به ورطه نیستی و نابودی سرنگون میشوند و دیگر از آنها، اثری باقی نمیماند. نهایت اینکه برخی از این اماکن که برگ یا برگهائی از تاریخ ملک و ملتی را در بردارند، از این قاعده مستثنی، جاوید و زمان ناپذیرند. یعنی گذشت، روزگار نقشی در کهنگی، فرسودگی و ویرانی آنها ندارد. بعکس هر چه زمان به پیش برود، بر زیبائی و عظمت آنها افزوده میشود.
خوشبختانه میهن کهنسال ما، ایران، سرشار از این یادگاران تاریخی است. یادگارانی که از چند هزار سال قبل در ایران حفظ و نگهداری شده و به ثبت تاریخی رسیده و شکوه و عظمت و درخشندگی تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی را به جهانیان ثابت نموده است.
چرا پاسارگاد پایتخت ایران در عهد هخامنشیان و تخت جمشید کاخ امپراطوران این سلسله هنوز پابرجاست. به این دلیل که کوروش موسس این سلسله فرمان، آزادی استقلال و حقوق بشر را در دنیای آن روزگار برقرار نمود.
چرا بارگاه ملکوتی امام همام، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در مشهد و خواهر بزرگوارش حضرت فاطمه معصومه علیها السلام و امامزادگان واجب التعظیم در سراسر کشور، هر روز زیارتگاه میلیونها، عاشقان دلسوخته اهل بیت عصمت و طهارت است. برای اینکه ایرانام القرای جهان اسلام و تشیع سرخ علوی است و این بقاع متبرکه نیازهای روحی و معنوی بشر و ما ایرانیان را برآورده میسازد.
چرا آرامگاه فردوسی این حماسه سرای بزرگ جهانی تا ابد، راسخ و استوار است و از هر گزندی مصون و محفوظ است. به مناسبت اینکه این حکیم، فرزانه سی سال رنج کشید تا سند قومیت سر به فلک کشیده زبان فارسی و ملیت ما ایرانیان را سرود و پرچم کاخ را به اهتزاز درآورد.
چنانچه خود گوید:
بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند / که از باد و باران نیابد گزند
نمیرم از آن پس که من زندهام / که تخم سخن را پراکندهام
هر آنکس که دارد هش و رای و دین / پس از مرگ بر من میکند آفرین
چرا سعدی، پادشاه سخن از اعمال آرامگاه زیبای خویش، فریاد میکشد
ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید / هزار سال پس از مرگ او، گرش بوئی
به دلیل اینکه او یک مصلح بزرگ جهانی است و عشق به انسانیت و همزیستی مسالمتآمیز و فلاح و رستگاری را برای بشریت آرزو میکند. میگوید
بنی آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی / نشاید که نامت نهند آدمی
و چه افتخاری از این بالاتر و والاتر برای ما ایرانیان که پس از پایان جنگ جهانی دوم و تاسیس جامعه ملل سیاستمداران، پیشین در آن روزگار، در ادبیات جهانی، شعر و گفتاری، زیباتر، جذابتر، پر معنیتر، جامعتر و کاملتر و مردمیتر از شعر سعدی نیافتند. پس از شکلگیری کاخ ملل، این شعر به تمام زبانهای زنده دنیا ترجمه شد و بر سر در کاخ ملل نصب گردید.
چرا مولوی این دانشمند و متفکر بزرگ جهانی، تکامل روحی را عالیترین فضیلت انسانی میداند؟ زیرا پیمودن مراحل سیر و سلوک و جهان بینی عارفانه، پرواز روحانه «انسان» را به سوی معبود عالم هستی امکانپذیر میسازد.
از جمادی مردم و نامی شدم / وز نما مردم به حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم / پس چه ترسم کی زمردن کم شوم
حمله دیگر بمیرم از بشر / تا برآرم از ملائک بال و پر
بار دیگر از ملک پران شوم / پسعدم گردم، عدم چون ارغنون
گویدم کانا الیه راجعون
و چرا حافظ عشق و رندی (هوشمندی) را زیربنای تفکر خویش قرار میدهد و جاودانگی انسان را در این دو پدیده خلاصه میکند و میگوید:
روز نخست چون دم رندی زدیم و عشق / شرط آن بود که جز ره این شیوه نسپریم
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده به عشق / ثبت است در جریده عالم دوام ما
صدها از این نمونههای فرزانگی و جاودانگی و آثار ماندگار آنها را در رابطه با تاریخ تمدن و فرهنگ ایران زمین میتوان ارائه نمود که نگارنده، فقط به چهار نمونه آن در ادب فارسی بسنده کردم. چرا که این شاعران مورد اشاره در درجه اول اهمیت قرار دارند و ارکان شعر و ادب فارسی دری را تشکیل میدهند.
با ذکر این مقدسات، سخن اصلی، پیرامون بخشی مهم و شفاف است در تاریخ معاصر ایران که در چند دهه گذشته، به ویژه بعد از انقلاب اسلامی توجه بسیاری از صاحبنظران، فرهنگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را جلب نموده و در این مقوله غوغای عظیمی در محافل سنتی و روشنفکری ایران برانگیخته است. سنت و مدرنیته را میگویم که «لالهزار» بحث اصلی ما در این کتاب نماد و سمبل نوگرائی و تجدد و روشنفکری در جامعه ایرانی است.
از اواسط عصر قاجار به ویژه دوره ناصرالدین شاه که «لالهزار» مرکز گردشگری و تفریح و تفرج کانون رفت و آمد منور الفکرهای ایرانی شد و در کنار آن تاسیسات مختلف فرهنگی و هنری چون تئاترها، سینماها، هتلها، کتابخانهها، رستورانها، کافهها و مراکز شادی و سرور ایجاد شد. جدال و برخورد شدیدی بین دو گروه سنت گرا و تجدد طلب در گرفت.
سنت گرایان معتقد بودند که پدیده تجدد و نوگرایی سلطهایست که جهانخواران غرب به ایران تحمیل کردهاند که آداب و رسوم و سنن دیرین زیبای ایرانی را که جزئی از هویت ملی و فرهنگی ماست محو و نابود نمایند و نئوکالنیالیسم یا استعمار فرهنگی را در جامعه ایران، اشاعه و گسترش دهند. در مقابل تجددگرایان که شیفته هنر و فرهنگ غرب بودند، استدلال میکردند که تجدد و مدرنیته برای ایران و ایرانی، آزادی، پیشرفت و هنر و فرهنگ را به ارمغان خواهد آورد.
من اکنون در مقام نقد و بررسی این دو نظریه نیستم.
زیرا گروهی به پیشکسوتی آقای محمدرضا پولاوند که تصویر زندگی گذشته و گذشت ایام و سرنوشت حیات فردی و اجتماعیشان به خیابان لالهزار گره خورده است و سیمای حقیقی خویش را در آن مکان، جستجو میکنند، مصراً به دنبال آنند که باید بافت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و سیر و سیاحت و گردشگری «لالهزار» احیا شود و «لالهزار» بخشی از تاریخ معاصر ماست و کانون روشنفکری و تجددخواهی ایرانیان از آنجا نشات گرفته و باید به منظور عبرت و تنبه آیندگان و پژوهشگران، به همان وضع و شکل اولیه، مرمت و بازسازی شود.
تهران – محمدرضا تبریزی شیرازی
محقق، نویسنده و مورخ تاریخ سیاسی معاصر
مرداد ماه ۱۳۸۸ هجری شمسی
فهرست مطالب
- سخنی در آغاز
- بخش اول:
املای کلمه تهران
- بخش دوم:
تاریخچه احداث و پیدایش خیابان لالهزار
بخش سوم: لالهزار و باغ لالهزار
- باغ لالهزار
- لالهزار
- بخش چهارم:
- اولین انتخابات مجلس شورای ملی تهران
- برگزاری اولین جشن مظروطیت در تهران
- بخش پنجم:
- نقشه برداری از تهران
- نقشه کرشش
- نقشه برزین ۱۲۵۸ ه. ق
- نقشه تهران قدیم (۱۲۷۵ هجری قمری)
- محله عودلاجان
- گذرها و کوچههای عودلاجان
- خانههای محله عودلاجان
- باغهای محله عودلاجان
- مدارس محله عودلاجان
- مساجد محله عودلاجان
- تکایای عودلاجان
- بازارچه و دکانها
- کاروانسراهای عودلاجان
- قراولخانههای عودلاجان
- میادین عودلاجان
- محله چال میدان
- گذرها و کوچههای چال میدان
- باغهای چال میدان
- خانههای محله چال میدان
- کاروانسراهای محله چال میدان
- میدانهای محله چال میدان
- زیارتگاههای محله چال میدان
- مساجد محله چال میدان
- تکایای محله چال میدان
- آب انبار محله چال میدان
- قراولخانههای چال میدان
- محله بازار
- محلههای بازار
- گذرها و کوچههای بازار
- کاروانسراهای بازار
- تیمچههای بازار
- مساجد بازار
- مدارس علمیه بازار
- تکایای بازار
- امامزادههای بازار
- خانههای بازار
- باغهای بازار
- ابنیه دولتی
- میادین بازار
- قراولخانهها
- چال زنبورکخانه
محله سنگلج
- محلههای سنگلج
- گذرها و کوچههای سنگلج
- مساجد سنگلج
- مدارس سنگلج
- تکایای سنگلج
- بازارچههای سنگلج
- کاروانسراهای سنگلج
- زیارتگاه سنگلج
- ابنیه دولتی و صنعتی
- عمارات و خانههای سنگلج
- باغهای سنگلج
- قراولخانههای سنگلج
- چال سنگلج
- نقشه برداری از شهر دارالخلافه ناصری
- چاپ نقشه دارالخلافه ناصری
- حدود توسعه دارالخلافه ناصری
- محله عودلاجان
- مساجد و مدارس
- حمامهای عمومی
- عمارتها و خانهها
- خیابانهای عودلاجان
- دروازه جدید دولاب
- چال میدان
- خیابانهای جدید چال میدان
- توسعه بخش قدیمی محله چال میدان
- کوچههای چال میدان قدیم
- حمام های محله چال میدان
- سراهای چال میدان
- خانهها و عمارتهای چال میدان قدیم
- سراهای چال میدان
- خانهها و عمارتهای چال میدان قدیم
- اراضی چهارده معصوم
- دروازههای چال میدان
- محله بازار
- کوچههای تابع محله بازار
- سراهای تابع محله بازار
- چهارسوق و بازارچهها
- یخچالهای تابع محله بازار
- باغهای تابع محله بازار
- محله قدیمی بازار پس از توسعه تهران
- کوچهها و گذرهای محله قدیم بازار
- خانههای بازار
- حمامهای محله قدیم بازار
- دروازه محله بازار
- محله سنگلج
الف: توسعه محله در ناحیه جنوب و جنوب غربی
- خانههای قسمت جنوبی تابع محله سنگلج
ب: توسعه محله در ناحیه غربی
- اراضی زراعی ناحیه غربی تابع محله سنگلج
- باغهای ناحیه غربی تابع محله سنگلج
- خانههای ناحیه غربی تابع محله سنگلج
پ: توسعه بخش قدئیمی سنگلج
- کوچههای محله قدیم سنگلج
- خانهها و عمارات محله قدیم سنگلج
- باغهای بخش قدیمی سنگلج
- امامزادههای سنگلج
- دروازههای محله سنگلج
- محله ارگ
- محله دولت
- جدول دکاکین دارالخلافه در تهران به تفکیک مشاغل
- توزیع دکانها در محلههای تهران ۱۲۶۹ ه. ق
- خانههای اجاره در ۱۲۶۹ ه. ق
- تعداد خانوار مستاجر بر حسب گروه اجتماعی ۱۲۶۹ ه. ق
- درصد دکانهای وقفی محلات تهران ۱۲۶۹ ه. ق
- آمار آبادی بیرون دروازهها ۱۲۶۹ ه. ق
- عدد کل نفوس داخل و خارج شهر تهران به انضمام سپاه حاضر رکاب
- عدد نفوس محلات شهر
- توزیع جمعیت شهر تهران بر حسب مقام اجتماعی و محلات شهر
- توزیع اجاره نشینی در محلات شهر تهران
- توزیع سنی و جنسی جمعیت شهر تهران
- توزیع جمعیت شهر تهران بر حسب محل ولادت
- تعداد بعضی از گروههای ساکن در شهر تهران
- تعداد خانههای شهر تهران
- جدول ابنیه تهران در سال ۱ ۳۱۷ ه. ق
- تکیه دولت
- مسئله سقف تکیه دولت
- تدبیر مهندس فرنگی برای نجات جان معمار رایرانی
- سردر نقارهخانه
- شغل عجیب بریدن گوش و زبان
بخش ششم: شعبان جعفری
- شعبان در خارج از کشور
- قحطی تهران در سال ۱۳۳۶ ه. ق
- جنبش زنان تهران
- سوئدیها در نظمیه تهران
- پلیس اونیفرمه
- سینماتوگراف در تهران
- ورود فنوگراف در تهران
- گرامافون در تهران
- بخش هفتم: شاهزادهای که دوست داشت امیر کبیر باشد
- نقش قهوهچی در جامعه آن روز
- پاتوقها و سیاست تبدیل لالهزار فرهنگی و سیاسی
- بخش هشتم: دروازههای تهران
- بخش نهم: گذرگاه فرهنگی
- گذرگاه فرهنگی چیست؟
- بخش دهم: پوشاک ایرانی
- کلاه و لباس ایرانی
- طهران بازار
- لباس و پوشاک قدیم در تهران
- چادر چاقجور
- پوشش و لباس زنان
- ورود صنعت عکاسی به تهران
- عکاسان مشهور دوره ناصری
- دارالفنون یادگار ارزنده امیرکبیر
- بخش یازدهم: کوچهها و مشاغل لاله زار
- کوچه تئاتر دهقان
- کوچه خندان
- کوچه مجمر
- کوچه اتابک (شهید شاهچراغی)
- کوچه بهار (شهید گودرزی)
- کوچه بوشهری
- کوچه باربد
- کوچه اتحاد
- کوچه مهران
- کوچه برلن
- کوچه رفاهی
- کوچه کاخ
- کوچه پیرنیا
- کوچه امین زاده
- خیابان منوچهری
- کوچه مصباح کریمی
- خیابان کوشک
- بخش دوازدهم: جرم لالهزار
- لالهزار بعد از ۱۳۴۰
- خیابان منوچهری
- بچههای قدیم لالهزار در منوچهری زندهاند
- بخش سیزدهم: بهسازی لالهزار
- هدفهای اصلی بهسازی و بازسازی خیابان لالهزار
- پیرایش و بهسازی بدنههای خیابان
- استفاده از قابلیت و امکانات مالی و اقتصادی موجود در این حوزه در جهت نیل به اهداف طرح
- مطبوعات تهران در دوره محمدعلی شاه
- نگاه مطبوعات
- تئاتر نصر بازسازی میشود
- منطقه ۱۲، قلب پر تپش ایران و طهران قدیم و تهران امروز
- گنج تهران
- منزل اتحادیه