درباره تهران تاریخی حساس هستیم تندیس مولانا در میدان خیام در پایتخت گزینیِ تهران دومین شماره از ماهنامه الکترونیک تهرانشهر منتشر شد نخستین شماره از ماهنامه الکترونیک تهرانشهر منتشر شد درس گفتار «تئاتر شهر و عناصر پیرامونی» منتشر شد درس گفتار سینما و سینماداری در خیابان لالهزار منتشر شد نشست معرفی و نقد و بررسی کتاب «روایت قتل پادشاه» برگزار شد. دفتر نخست از مجموعه کلیمیان ایران منتشر شد دفتر تکیه دولت منتشر شد نشست نمایش و نقد و بررسی مستند «تکیه دولت» برگزار شد. دفتر شناخت محله اودلاجان منتشر شد دفتر راهنمای تخصصی خانه موزه مقدم منتشر شد شناختنامه میرزاده عشقی منتشر شد درس گفتار کوچه اتابک منتشر شد دفتر راهنمای تخصصی موزه ایران باستان منتشر شد درس گفتار کوچه دندانساز منتشر شد درس گفتار باغ علاءالدوله منتشر شد درس گفتار کوچه پشت شهرداری منتشر شد درس گفتار باغ لالهزار منتشر شد نشست پنجم کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لالهزار» برگزار شد. نشست چهارم کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لالهزار» برگزار شد نشست سوم کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لالهزار» برگزار شد. دومین نشست از مجموعه نشستهای کارگاه «سرگذشت خیابان لالهزار» برگزار شد. نشست نخست کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لالهزار» برگزار شد. چرا به خوانندگان لالهزاری سرکوفت میزنند؟ در اهمیت حسین کریمان بودن
حضور معین التجار در پایتخت در زمانی رقم خورد که ایران در تب و تاب نهضت مشروطه قرار داشت. او در جریان مشروطه خواهی به صف نواندیشان سیاسی پیوست و پس از پیروزی انقلاب مشروطه، به عنوان یکی از نمایندگان تجار در هفدهم مهر ۱۲۸۵ راهی مجلس شورای ملی شد.
خانه – باغ اتحادیه را بایستی تنها یادگار باقی مانده از خانه باغهای ناصری از مجموع باغ بزرگ لالهزار بدانیم که علیرغم تغییرات بسیاری که به خود دیده، همچنان بخش مهمی از میراث ارزشمند تهران عهد قاجاریه به شمار میآید. این عمارت تاریخی در شکل کنونی خود مشتمل بر چند ساختمان تاریخی است که در مساحتی بالغ بر ۸۸۰۰ متر مربع گسترده شدهاند.
عبدالحسین نوشین به دلیل گرایشات کمونیستی و عضویت در حزب توده، رابطه خوبی با دربار و دولت وقت نداشت، به همین دلیل در مسیر فعالیت های او همواره مشکلاتی پدید میآمد. از سوی دیگر خیلی زود بین او و گروه شرکا و سرمایهگزارانش اختلافات کاری و مالی پیش آمد.
داستانهای لاله زاری | قسمت اول | غلام آجان و مادرش
محمود استادمحمد گذشتهپرست نبود. برعکس نگاه منتقدانه تندی به گذشته تئاتر ایران داشت، اما صحبت از لالهزار که میان میآمد، میشد تمام حسی را که به آن عرق و علاقه میگویند، در صدایش حس کرد.
این سینما به مانند بسیاری از سینماهای درجه سه معروف به سینمای دو فیلمه بود. به این معنا که با یک بلیط دو فیلم به نمایش در میآمد. با این وجود در کمتر از دو سال پس از فعالیت، دکتر امان پور مجبور شد تا سینما را در سال ۱۳۴۴ به گروهی از سینماگران آن دوره واگذار کند.
در روزگاری که تهران میخواهد با بازخوانی گذشتههایش هویتی برای خود بسازد لالهزار به دلیل نقش نمادین فرهنگی جایگاه ویژهای به خود گرفته است ولی باید در نظر بگیریم که لالهزار یک نقش و یک دلالت نداشته است و یادآوریهای تاریخی همه آن نقشها را به یاد میآورد و این نقشهای پیشینی خود در تقابل با همدیگر هستند.