درباره تهران تاریخی حساس هستیم تندیس مولانا در میدان خیام در پایتخت گزینیِ تهران دومین شماره از ماهنامه الکترونیک تهرانشهر منتشر شد نخستین شماره از ماهنامه الکترونیک تهرانشهر منتشر شد درس گفتار «تئاتر شهر و عناصر پیرامونی» منتشر شد درس گفتار سینما و سینماداری در خیابان لالهزار منتشر شد نشست معرفی و نقد و بررسی کتاب «روایت قتل پادشاه» برگزار شد. دفتر نخست از مجموعه کلیمیان ایران منتشر شد دفتر تکیه دولت منتشر شد نشست نمایش و نقد و بررسی مستند «تکیه دولت» برگزار شد. دفتر شناخت محله اودلاجان منتشر شد دفتر راهنمای تخصصی خانه موزه مقدم منتشر شد شناختنامه میرزاده عشقی منتشر شد درس گفتار کوچه اتابک منتشر شد دفتر راهنمای تخصصی موزه ایران باستان منتشر شد درس گفتار کوچه دندانساز منتشر شد درس گفتار باغ علاءالدوله منتشر شد درس گفتار کوچه پشت شهرداری منتشر شد درس گفتار باغ لالهزار منتشر شد نشست پنجم کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لالهزار» برگزار شد. نشست چهارم کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لالهزار» برگزار شد نشست سوم کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لالهزار» برگزار شد. دومین نشست از مجموعه نشستهای کارگاه «سرگذشت خیابان لالهزار» برگزار شد. نشست نخست کارگاه تخصصی «سرگذشت خیابان لالهزار» برگزار شد. چرا به خوانندگان لالهزاری سرکوفت میزنند؟ در اهمیت حسین کریمان بودن
صبح جمعه اوایل دیماه، در آغاز زمستان کمجان پایتخت، روبهروی تن خسته سینما سهیل در تهران قدیم ایستادهایم. خیابان سوت و کور است. باد نرم و نازک ابتدای صبح، با آفتاب کمرمق جامانده از طلوع در رقابت است...احمد محیططباطبایی، انگار که خویشاوند بناها و پنجرهها و یادها و خاطرههای گذشته است. جابهجا مکثی میکند و از توسعه این خیابان میگوید
وقتی در کشورهای اروپایی هنوز کورههای آدم سوزی را به عنوان میزانی از گذشته - گیرم میراثی شوم - حفظ کردهاند و صندلی شکستهای را که زمان فلان نویسنده روی آن مینشسته و پیپ میکشیده به عنوان یک اثر گرانقدز در موزه گذاشته اند. ما با داشتههای فرهنگی خود چه میکنیم.
کافهها و رستورانها، با وجود شلوغی فضای تجاری خیابان و بودن مشتری، رفتند و لالهزار کمکم تبدیل به راسته مغازههای الکتریکی و لوسترفروشی شد. اکنون چشم شهروندان به لالهزار دوخته شده است.
مجموعه دو جلدی «نقش تجار در توسعه شهر تهران» اثر منصوره اتحادیه توسط نشر تاریخ ایران منتشر شد. این پژوهش بر اساس اسناد بجای مانده از تجارتخانه اتحادیه شکل گرفته است.
کافه آیبتا از اولین و معتبرترین کافههای لالهزار بود که خانم آیبتا اهل روسیه آن را اداره میکرد. کافه آیبتا و کافه نادری تا مدتها محل اجتماع هنرمندان و روشنفکران تهران بودند. آن روزها، از مخبرالدوله تا چهارراه استانبول را خیابون استانبول مینامیدند. راسته شمالی خیابان استانبول اکثرا طلافروشی بود. که هنوز هم هست. کافه هم زیاد داشت. نبش لالهزار و استانبول خانم آیبتا قهوهفروشی داشت و فال قهوه میگرفت.
لالهزار به همراه معابر وابسته به خود مجموعه مهمی از مطبوعات ایران را در خود جای داده بودند. از جمله این رسانههای میتوان به روزنامه نوبهار به مدیریت ملک الشعراء بهار، روزنامه اطلاعات با مدیریت عباس مسعودی، روزنامه باختر امروز با مدیریت حسین فاطمی، روزنامه اختر با مدیریت محمدعلی خلیلی، موسسه مطبوعاتی کیهان و مجلات زیرمجموعه آن با مدیریت مصطفی مصباحزاده و نشریه تهران مصور با مدیریت احمد دهقان اشاره داشت.
علی حاتمی در «سوتهدلان» (۱۳۵۶) تصویری از لالهزار دهه۲۰ ارائه کرد و چند سال بعد در «هزاردستان» (۱۳۶۷) بخشهای مهمی از سریالش را به این خیابان پرخاطره تهران قدیم اختصاص داد. در همان سالها مسعود کیمیایی در فیلم «سرب» (۱۳۶۷) لالهزار دهه۲۰ را بازسازی کرد.