در سراشیبی سقوط زندگی در هیاهو، مرگ در سکوت عمارت پیرنیا (مشیرالدوله) احمد دهقان سینما صنعتی نشست نوزدهم | تماشاخانههای لالهزار عمارت معینالتجار بوشهری نشست شانزدهم | سینما و سینماداری در لالهزار نشست پانزدهم | سینما و سینماداری در لالهزار سینما پالاس نشست چهاردهم | سینما و سینماداری در لالهزار نشست سیزدهم | سینما و سینماداری در لالهزار نشست یازدهم | کوچه برلن نشست هشتم | خانه اتحادیه نشست ششم | کوچه اتابک آخرین گفتگو نشست چهارم | کوچه دندانساز نشست سوم | باغ علاءالدوله نشست دوم | کوچه پشت شهرداری نشست اول | باغ لالهزار اتحادیه مستاجران هفتهنامه اتحاد مردم رستوران آقارضا سهیلا آرداشس پادماگریان (اردشیر خان) اصغر تفکری گامهای نخست برای احیاء لالهزار برداشته شده است. نگاه به لالهزار در واقع نگاهی به تهران است حفاظت از لالهزار، یک مطالبه اجتماعی است سینما ونوس (سارا) سینما روایال (نادر) تئاتر گیتی تئاتر فردوسی سینما رکس (لاله) تئاتر پارس سینما اطلس تماشاخانه هنر معینالتجار بوشهری خانه باغ اتحادیه تئاتر فرهنگ چالشهای بیناگفتمانی در لالهزار لالهزار از فردا راه اندازی خانه اتحادیه، آغازی برای احیای لالهزار فرهنگی سینما البرز جامعه باربد آتلیه سروریان دروازه لالهزار تئاتر کشور تئاتر دهقان تماشاخانه تهران (تئاتر نصر) چهارراه کنت
صادقپور بدون اینکه سابقه یا تحصیلات خاصی در زمینه نمایش داشته باشد؛ به سرمایه گذاری بر روی تئاتر علاقمند شده بود و به همین سبب دو تماشاخانه در لاله زار بنا کرد که یکی همین تماشاخانه گیتی و دیگری تماشاخانه صادق پور است.
عبدالحسین نوشین به دلیل گرایشات کمونیستی و عضویت در حزب توده، رابطه خوبی با دربار و دولت وقت نداشت، به همین دلیل در مسیر فعالیت های او همواره مشکلاتی پدید میآمد. از سوی دیگر خیلی زود بین او و گروه شرکا و سرمایهگزارانش اختلافات کاری و مالی پیش آمد.
مشخصه بارز جامعه باربد، تعهد آن به آموزش هنرمندان جوان و معرفی استعدادهای تازه در عرصههای گوناگون و از جمله نمایش است. به ویژه آنکه مهرتاش به عنوان بنیانگذار و پدر معنوی این گروه نمایشی قائل به آموزش رایگان بود تا کسی به دلایل مالی محروم از حضور در این دورهها نباشد.
تئاتر مرجان در سال ۱۳۳۴ توسط نعمت عبدی در کوچه اتحادیه بنا شد. در طی حدود دو سال فعالیت این مرکز هنری که با مرگ بنیانگذارش به پایان رسید، اغلب نمایشهای طنز به همراه برنامههای رقص و آواز اعم از ایر انی و عربی به روی صحنه میرفت.
تئاتر ملت با ظرفیت تقریبی ۱۵۰ تماشاگر، توسط حسین علی قاسمی وند در سال ۱۳۵۹ در خیابان لاله زار، روبروی تئاتر نصر به بهره برداری رسید. قاسمی وند از دانش آموختگان جامعه باربد بود
گوهر خانم در کنار طبابت خیاطخانهای داشت که مکان آن را تابستانها در اختیار سالن تئاتر قرار میداد. این باغچه کوچک بعدها توسط سهامداران شرکت سینمایی ایران خریداری و به ساخت سالن سینما ایران اختصاص پیدا کرد.
در اردیبهشت ۱۳۲۳، گروهی با محوریت بامداد و سرهنگ محمد شب پره، با تشکیل گروه تئاتر کشور، مکان دیگری در کوچه برلن اجاره نموده و به فعالیت پرداختند. گروه تازه اما چندان دوام نیاورد و پس از پایان تابستان منحل شد.
همزمان با فعالیت تئاتر گیتی، تماشاخانه دیگری در تقاطع خیابان اکباتان افتتاح شد که عنوان بنیانگذارش را به خود گرفته بود و در آن نمایش هایی به روی صحنه میرفت که صادقپور خود کارگردانی آنها را بر عهده داشت.
سالن تابستانی تئاتر تهران که در سال ۱۳۲۹ با قتل احمد دهقان به تئاتر دهقان تغییر نام داده بود، در دهه سی و با تجهیز سالنها به سیستم خنک کننده، مسقف شد و همچنان تحت مدیریت تماشاخانه تهران به فعالیت خود ادامه داد.
نام تماشاخانه به تأسی از تئاتر فردوسی و سعدی، از نام ملک الشعراء بهار، شاعر برجسته معاصر گرفته شد و نمایش آغازین آن نیز اثری از امانوئل روبلس به نام مونتسرا بود که با ترجمه تروآل گیلانی و کارگردانی ابراهیم حلمی به روی صحنه رفت. استقبال از این نمایش باعث شد تا تئاتر نوظهور بهار با اطمینان خاطر بیشتری به فعالیت بپردازد،
تماشاخانه دایمی تهران با ظرفیت تقریبی ۶۰۰ تماشاگر، در بدو تاسیس ویژه نمایشهایی بود که هنرجویان هنرستان هنرپیشگی به روی صحنه میبردند. بعدها این انحصار از میان رفت و گروههای آزاد نیز توانستند در این سالن اجرای برنامه داشته باشند.